داستان واقعی : خانمی که تلفن رو برداشت رو خوب میشناختم ...شوکه شدم Dastan Goo داستان گو 4,06 тыс. подписчиков Скачать
داستان واقعی : بعد از برادرشوهرم حالا جاریممیخواست با اون برادرشوهرم ازدواج کنه منمخالف بودم چون.. Скачать
سرنوشت واقعی : همسرمو خیلی دوس داشتمهمیشه بمنمیگفت قیافه نداری تا اینکه یه روز سرزده اومدمو ... Скачать
سرنوشت واقعی : هیچ جوره نمیتونستم مچ شوهر زرنگمو بگیرم و به همه ثابت کنم . تا اینکه یه روز ... Скачать
سرنوشت ارسالی : شوهرم ناپدید شده بود ، یک روز دوست صمیمیم عکس خواستگارشو فرستاد و من از حال رفتم... Скачать