Канал: داستان سرنوشت

داستان واقعی | زن همسایه منو برد داخل اتاق ازم خواست باهاش....😱😥بعدش یهو....😱😥

داستان واقعی | زن همسایه منو برد داخل اتاق ازم خواست باهاش....😱😥بعدش یهو....😱😥

داستان واقعی | وقتی خانواده م نیستن دوست پسرمو میارم خونه و با هم....😱😥بعدش دیدم...😱😥

داستان واقعی | وقتی خانواده م نیستن دوست پسرمو میارم خونه و با هم....😱😥بعدش دیدم...😱😥

داستان واقعی | گدایی میکردم که یه پسر جوان منو با خودش برد خونشون و.....😱بعدش....😱😥

داستان واقعی | گدایی میکردم که یه پسر جوان منو با خودش برد خونشون و.....😱بعدش....😱😥

داستان واقعی | با یه پسر شرط بستم و باهاش.....😱😥قبول کرد و دیدم....😱😧

داستان واقعی | با یه پسر شرط بستم و باهاش.....😱😥قبول کرد و دیدم....😱😧

داستان واقعی | پیرمرد ۹۰ ساله میخواست باهام....😱😥بعدش دیدم...😱

داستان واقعی | پیرمرد ۹۰ ساله میخواست باهام....😱😥بعدش دیدم...😱

داستان واقعی | راننده اتوبوس ازم خواست که باهام..‌..😱😥بعدش....😱

داستان واقعی | راننده اتوبوس ازم خواست که باهام..‌..😱😥بعدش....😱

داستان واقعی | پسر دهاتی بودم اومدم شهر با زن بیوه دوست شدم اما بلد نبودم چطور اونم دست به کار شد و😱

داستان واقعی | پسر دهاتی بودم اومدم شهر با زن بیوه دوست شدم اما بلد نبودم چطور اونم دست به کار شد و😱

داستان واقعی | همکارم تو ماموریت منو به خوابگاهش برد و.....😱😧

داستان واقعی | همکارم تو ماموریت منو به خوابگاهش برد و.....😱😧

داستان واقعی | رفتم توی باغ که دیدم از اتاق صدایی میاد وقتی رفتم داخل دیدم...😱😧

داستان واقعی | رفتم توی باغ که دیدم از اتاق صدایی میاد وقتی رفتم داخل دیدم...😱😧

داستان واقعی | عاشق پستچی شدم تا اینکه یه روز اومد خونه و فهمیدم که اون....😱😥

داستان واقعی | عاشق پستچی شدم تا اینکه یه روز اومد خونه و فهمیدم که اون....😱😥

داستان واقعی | سن زیادی نداشتم رفتم خاستگاری اما کاری کردم که...😱🥲بعدش تونستم باهاش...😱

داستان واقعی | سن زیادی نداشتم رفتم خاستگاری اما کاری کردم که...😱🥲بعدش تونستم باهاش...😱

داستان واقعی | خونه اجاره کردم تا بتونم تنها بشم و باهاش....😱😟

داستان واقعی | خونه اجاره کردم تا بتونم تنها بشم و باهاش....😱😟

داستان واقعی | صاحبخونه مجردم ازم کرایه نمی گرفت اما در مقابل ....😱🥲

داستان واقعی | صاحبخونه مجردم ازم کرایه نمی گرفت اما در مقابل ....😱🥲

داستان واقعی راز خانواده خوشبخت❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی راز خانواده خوشبخت❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی دنیای مجازی پسر عاشق💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی دنیای مجازی پسر عاشق💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی فداکاری مادر عاشق برای پسر زخمیش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی فداکاری مادر عاشق برای پسر زخمیش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی معامله روانشناس و وکیل💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی معامله روانشناس و وکیل💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی مرد عاشق و مشاور خانواده💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی مرد عاشق و مشاور خانواده💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی خونه بابا مامان عشقه❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی خونه بابا مامان عشقه❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی مادر عاشق و پسر حواس پرتش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی مادر عاشق و پسر حواس پرتش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی هدیه ارزشمند مرد به زنش❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی هدیه ارزشمند مرد به زنش❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی خبر حاملگی و دروغ شوهر💔#shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی خبر حاملگی و دروغ شوهر💔#shorts# #داستان#داستان_واقعی#زندگی

داستان واقعی پسر عاشق و گل فروش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی پسر عاشق و گل فروش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی مادر و نوزاد زیر آوار💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#مادر

داستان واقعی مادر و نوزاد زیر آوار💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#مادر

داستان واقعی | دخترم بدون اینکه از خونه خارج بشه حامله شد....😱🥲تا اینکه یه روز فهمیدیم.....😱😟

داستان واقعی | دخترم بدون اینکه از خونه خارج بشه حامله شد....😱🥲تا اینکه یه روز فهمیدیم.....😱😟

داستان واقعی دختر عاشق و مادر آسمانی💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی دختر عاشق و مادر آسمانی💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی عشق حقیقی مادر❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی عشق حقیقی مادر❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی پسر عاشق و دختر بی وفا💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی پسر عاشق و دختر بی وفا💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی انتظار مادر عاشق از پسر بی وفایش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی انتظار مادر عاشق از پسر بی وفایش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی لالایی آرامبخش عاشقانه پیرمرد عاشق 💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی لالایی آرامبخش عاشقانه پیرمرد عاشق 💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی مادر عاشق و عروس بد ذات💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی مادر عاشق و عروس بد ذات💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی مهر بی پایان مادر و بی مهری نامادری💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی مهر بی پایان مادر و بی مهری نامادری💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان های واقعی | همیشه دلم میخواست یه جوری از دست بابام راحت بشم تا اینکه....😓داستان واقعی پندآموز

داستان های واقعی | همیشه دلم میخواست یه جوری از دست بابام راحت بشم تا اینکه....😓داستان واقعی پندآموز

داستان واقعی پدر قهرمان زندگیم❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#پدر

داستان واقعی پدر قهرمان زندگیم❤️ #shorts# #داستان#داستان_واقعی#پدر

داستان واقعی مادر عاشق و پسر فراموشکارش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی مادر عاشق و پسر فراموشکارش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی راز خوشبختی زوج عاشق 👩‍❤️‍👨 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی راز خوشبختی زوج عاشق 👩‍❤️‍👨 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی | من و احسان به هم قول دادیم بعد چند ماه از هم جدا بشیم و ...بعدش....🥲💔

داستان واقعی | من و احسان به هم قول دادیم بعد چند ماه از هم جدا بشیم و ...بعدش....🥲💔

داستان واقعی مادر عاشق و تولد پسرش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی مادر عاشق و تولد پسرش💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی میدونی عشق یعنی چی؟ 👩‍❤️‍👨 #shorts #داستان#داستان_واقعی#عشق

داستان واقعی میدونی عشق یعنی چی؟ 👩‍❤️‍👨 #shorts #داستان#داستان_واقعی#عشق

داستان واقعی تلخ ترین وداع دو عاشق🥲💔 #shorts #داستان#داستان_واقعی#عشق

داستان واقعی تلخ ترین وداع دو عاشق🥲💔 #shorts #داستان#داستان_واقعی#عشق

داستان واقعی مادر عاشق در خانه سالمندان💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی مادر عاشق در خانه سالمندان💔 #shorts# #داستان#داستان_واقعی#خاطره

داستان واقعی | شوهرم که بی نهایت عاشقم بود وقتی فهمید نمی تونیم بچه دار بشیم کاری کرد که....😱🥲

داستان واقعی | شوهرم که بی نهایت عاشقم بود وقتی فهمید نمی تونیم بچه دار بشیم کاری کرد که....😱🥲

داستان واقعی دختر بی وفا و پسر عاشق💔🥲#shorts#داستان#داستان_واقعی#عشق

داستان واقعی دختر بی وفا و پسر عاشق💔🥲#shorts#داستان#داستان_واقعی#عشق

داستان واقعی | فکر میکردم واسم میمیره ولی وقتی برای کار منتقل شدم شهر دیگه ای فهمیدم که اون.....😱🥲

داستان واقعی | فکر میکردم واسم میمیره ولی وقتی برای کار منتقل شدم شهر دیگه ای فهمیدم که اون.....😱🥲

داستان واقعی عاشقانه اولین عشق من👩‍❤️‍👨 #shorts#داستان_عاشقانه #داستان_واقعی

داستان واقعی عاشقانه اولین عشق من👩‍❤️‍👨 #shorts#داستان_عاشقانه #داستان_واقعی

داستان واقعی | وقتی به خاستگارم جواب بله دادم رفتم مغازه ش اتفاقی افتاد که....🥲😱

داستان واقعی | وقتی به خاستگارم جواب بله دادم رفتم مغازه ش اتفاقی افتاد که....🥲😱

داستان واقعی عاشقانه عشق و ازدواج👩‍❤️‍👨 #shorts#داستان_عاشقانه #داستان_واقعی

داستان واقعی عاشقانه عشق و ازدواج👩‍❤️‍👨 #shorts#داستان_عاشقانه #داستان_واقعی

داستان واقعی | داستانی عجیب و باورنکردنی از بی غیرتی شوهر 😱🥲

داستان واقعی | داستانی عجیب و باورنکردنی از بی غیرتی شوهر 😱🥲

داستان خیانت | تو پذیرایی جا نبود زن داداشم اومد تو ات.اق.م بخوابه تا اینکه دیدم....😱

داستان خیانت | تو پذیرایی جا نبود زن داداشم اومد تو ات.اق.م بخوابه تا اینکه دیدم....😱

داستان واقعی | برق کار ساختمان به بهونه تعمیرات وارد خ.و.نه شد و منو..😱...... شدم..😱😟

داستان واقعی | برق کار ساختمان به بهونه تعمیرات وارد خ.و.نه شد و منو..😱...... شدم..😱😟

داستان خیانت | رفتم سمت آشپزخونه آب بخورم که دیدم شوهرم جلوی ات.ا.ق خواهرم ایستاده😱😟

داستان خیانت | رفتم سمت آشپزخونه آب بخورم که دیدم شوهرم جلوی ات.ا.ق خواهرم ایستاده😱😟

داستان بزرگسالان | صدای ...ر.ابط.ه همسایه واحد کناریمون تا خونه ما میومد تا اینکه...😱

داستان بزرگسالان | صدای ...ر.ابط.ه همسایه واحد کناریمون تا خونه ما میومد تا اینکه...😱

داستان واقعی | مادر خانومم با دیدن من سریع شروع کرد به ..... باعث شد که من ..... بشم و...😱😟

داستان واقعی | مادر خانومم با دیدن من سریع شروع کرد به ..... باعث شد که من ..... بشم و...😱😟

داستان واقعی | شب عروسی آمادگی نداشتم و شوهرم فهمید من....😱 ....😱😟بعدش با هم....😱🥲

داستان واقعی | شب عروسی آمادگی نداشتم و شوهرم فهمید من....😱 ....😱😟بعدش با هم....😱🥲

داستان واقعی | شوهر عمه م ازم خواست که منو.....😱🥲ب.غ.ل.م کرد....😱😟بعدش من....😱🥲

داستان واقعی | شوهر عمه م ازم خواست که منو.....😱🥲ب.غ.ل.م کرد....😱😟بعدش من....😱🥲

داستان واقعی | فقط ۱۵ سالم بود که نامزدم به زور دخترونگیمو ازم گرفت تا اینکه...😱🥲

داستان واقعی | فقط ۱۵ سالم بود که نامزدم به زور دخترونگیمو ازم گرفت تا اینکه...😱🥲

داستان خیانت | شوهرم درخواست ..... با خواهرم رو بهم داد و بعدش...😱🥲

داستان خیانت | شوهرم درخواست ..... با خواهرم رو بهم داد و بعدش...😱🥲

داستان واقعی | با برادرشوهرم روی کاناپه نشسته بودم که یهو پیام برام اومد زود بیا تو اتاق و بعد...😱

داستان واقعی | با برادرشوهرم روی کاناپه نشسته بودم که یهو پیام برام اومد زود بیا تو اتاق و بعد...😱

داستان واقعی | پرستار خوش هیکلی بودم یه شب تو مهمونی شنگول بودم دیدم تو ماشین دکترم...😱

داستان واقعی | پرستار خوش هیکلی بودم یه شب تو مهمونی شنگول بودم دیدم تو ماشین دکترم...😱

داستان واقعی | داستان خاله پررو و پدر پسری که باهم یه نفر رو...😱😟😱😟

داستان واقعی | داستان خاله پررو و پدر پسری که باهم یه نفر رو...😱😟😱😟

داستان خیانت | شوهر خواهرم روی کاناپه منو...اما به حدی .... بود که ...😱😟

داستان خیانت | شوهر خواهرم روی کاناپه منو...اما به حدی .... بود که ...😱😟

داستان واقعی | برای نمره مجبور شدم قبول کنم استادم منو....😱😟

داستان واقعی | برای نمره مجبور شدم قبول کنم استادم منو....😱😟

داستان واقعی | پدر شوهرم وقتی همسرم خونه مامانش بود اومد خ.ونم....بعدش..😱

داستان واقعی | پدر شوهرم وقتی همسرم خونه مامانش بود اومد خ.ونم....بعدش..😱

داستان واقعی | جلوی دامادمون به پسرم شیر میدادم که سم.تم اومد بعدش...😱🥲

داستان واقعی | جلوی دامادمون به پسرم شیر میدادم که سم.تم اومد بعدش...😱🥲

داستان خیانت | وقتی که شوهرم رفت ماموریت شیخ عرب اومد پیش.م😱😟

داستان خیانت | وقتی که شوهرم رفت ماموریت شیخ عرب اومد پیش.م😱😟

داستان خیانت | اون شب دختر خاله م اومد.....بعدش اتفاقی افتاد که.....😱😟

داستان خیانت | اون شب دختر خاله م اومد.....بعدش اتفاقی افتاد که.....😱😟

داستان خیانت | زنم خونه نبود خواهر زنم منو کشوند..... منم ..... و باهاش ...😱..😱

داستان خیانت | زنم خونه نبود خواهر زنم منو کشوند..... منم ..... و باهاش ...😱..😱

داستان خیانت | شوهرم بهم گفت بیا .....با همکارت با هم باشیم و با هم 😱😟.... اما من ....😟😱

داستان خیانت | شوهرم بهم گفت بیا .....با همکارت با هم باشیم و با هم 😱😟.... اما من ....😟😱

داستان بزرگسالان | یه شب با نامادریم تنها شدم .... نکردم ب.غ.ل.ش کردم بعدش.......😱😟

داستان بزرگسالان | یه شب با نامادریم تنها شدم .... نکردم ب.غ.ل.ش کردم بعدش.......😱😟

داستان بزرگسالان | عاشق هی.کل زنداییم شدم لباس قرمز کوتاه پوشید کنارم نشست و بعدش....😱

داستان بزرگسالان | عاشق هی.کل زنداییم شدم لباس قرمز کوتاه پوشید کنارم نشست و بعدش....😱

داستان بزرگسالان | داشتم رانندگی میکردم که..... منم بردمش خ.ون.ه و ....😱🥲

داستان بزرگسالان | داشتم رانندگی میکردم که..... منم بردمش خ.ون.ه و ....😱🥲

داستان بزرگسالان | شب عروسی ..... شوهرمو که دیدم خیلی ترسیدم و رفتم با استادم و باهاش......😱😔

داستان بزرگسالان | شب عروسی ..... شوهرمو که دیدم خیلی ترسیدم و رفتم با استادم و باهاش......😱😔

داستان بزرگسالان | زن دوستم سعی میکرد با عشوه .... کنه و باهاش...😱

داستان بزرگسالان | زن دوستم سعی میکرد با عشوه .... کنه و باهاش...😱

داستان بزرگسالان | دوست پسر بی شرفم کاری کرد که سه تا از رفیقاش همزمان بهم .....😔😱

داستان بزرگسالان | دوست پسر بی شرفم کاری کرد که سه تا از رفیقاش همزمان بهم .....😔😱

داستان بزرگسالان | وقتی برگشتم خونه دیدم زنم ب.غ.ل یه مرد غریبه.... با هم.....😱😔

داستان بزرگسالان | وقتی برگشتم خونه دیدم زنم ب.غ.ل یه مرد غریبه.... با هم.....😱😔

داستان بزرگسالان | به خاطر طلبکارای شوهرم مجبور شدم تن به کاری بدم که.....😱😔

داستان بزرگسالان | به خاطر طلبکارای شوهرم مجبور شدم تن به کاری بدم که.....😱😔

داستان واقعی | تو گوشی شوهرم چیزی دیدم که شوکه شدم و تا اینکه یه روز کاری کردم باهاش...😔😱

داستان واقعی | تو گوشی شوهرم چیزی دیدم که شوکه شدم و تا اینکه یه روز کاری کردم باهاش...😔😱

داستان بزرگسالان | با اینکه زن عموم بود من عاشقش شدم تا اینکه یه شب تونستم که یهو...😱😔

داستان بزرگسالان | با اینکه زن عموم بود من عاشقش شدم تا اینکه یه شب تونستم که یهو...😱😔

داستان بزرگسالان | برادر شوهرم در نبود شوهرم اومد پ.ی.شم و بهم ..... کرد و من...😱😔

داستان بزرگسالان | برادر شوهرم در نبود شوهرم اومد پ.ی.شم و بهم ..... کرد و من...😱😔

داستان واقعی | خواهرم شوهر داشت اما همزمان با مردی هم دوست شد، و بعدها خونه گرفتن و داخلش...😔😱

داستان واقعی | خواهرم شوهر داشت اما همزمان با مردی هم دوست شد، و بعدها خونه گرفتن و داخلش...😔😱

داستان واقعی | شب ها وقت خواب حس میکردم کسی داره .....میزنه بهم فهمیدم که اون...😔😱

داستان واقعی | شب ها وقت خواب حس میکردم کسی داره .....میزنه بهم فهمیدم که اون...😔😱

داستان واقعی | شوهرم وقتی ماموریت بود عموش همیشه به بهانه های مختلف بهم سر میزد تا اینکه یه شب...😔😱

داستان واقعی | شوهرم وقتی ماموریت بود عموش همیشه به بهانه های مختلف بهم سر میزد تا اینکه یه شب...😔😱

داستان بزرگسالان | دوست شوهرم کنار میز شام همش ن.و.از.شم میکرد و من...😱🥲

داستان بزرگسالان | دوست شوهرم کنار میز شام همش ن.و.از.شم میکرد و من...😱🥲

داستان بزرگسالان | با موکلم توی ات.اق دفتر کارم تنها شدم و بعدش...😱🥲

داستان بزرگسالان | با موکلم توی ات.اق دفتر کارم تنها شدم و بعدش...😱🥲

داستان بزرگسالان | مچ شوهرمو در حالی با زن داداشم گرفتم که داشت ...و منم بعدش...😔

داستان بزرگسالان | مچ شوهرمو در حالی با زن داداشم گرفتم که داشت ...و منم بعدش...😔

داستان بزرگسالان | شوهرم پیشنهاد ...... داد و من برای تنوع...😔

داستان بزرگسالان | شوهرم پیشنهاد ...... داد و من برای تنوع...😔

داستان بزرگسالان | عاشق برادر شوهرم شدم اما اون باهام کاری کرد که من...😔

داستان بزرگسالان | عاشق برادر شوهرم شدم اما اون باهام کاری کرد که من...😔

داستان بزرگسالان | شوهر خواهرم بهم گفت همون مدلی که تو دوس داری و بعدش منم...😱🥲

داستان بزرگسالان | شوهر خواهرم بهم گفت همون مدلی که تو دوس داری و بعدش منم...😱🥲

داستان واقعی | برای جور کردن هزینه عمل شوهرم مجبور شدم ت.ن ف.رو.شی کنم اما اتفاقی افتاد که...😔

داستان واقعی | برای جور کردن هزینه عمل شوهرم مجبور شدم ت.ن ف.رو.شی کنم اما اتفاقی افتاد که...😔

داستان واقعی | دوست شوهرم با تعریف های وسوسه انگیز کاری کرد که من....😔

داستان واقعی | دوست شوهرم با تعریف های وسوسه انگیز کاری کرد که من....😔

داستان واقعی | جریان اتفاقی که بعد از رفتن به ات.اق مدیرم و تنها شدن باهاش برام افتاد...😔

داستان واقعی | جریان اتفاقی که بعد از رفتن به ات.اق مدیرم و تنها شدن باهاش برام افتاد...😔

داستان واقعی | صدای جیغ از اتاق مامانم بود با عجله رفتم سمت اتاق اما بعد که در اتاقو باز کردم دیدم..

داستان واقعی | صدای جیغ از اتاق مامانم بود با عجله رفتم سمت اتاق اما بعد که در اتاقو باز کردم دیدم..

داستان واقعی | پدرشوهرم بعد از دیدن مخالفت من برای برقراری ر.اب.ط.ه باهاش با نقشه منو برد به ....

داستان واقعی | پدرشوهرم بعد از دیدن مخالفت من برای برقراری ر.اب.ط.ه باهاش با نقشه منو برد به ....

داستان واقعی | با مردی ازدواج کردم که شکاکه میگه تو شب عروسی خونریزی نداشتی تا اینکه اتفاقی افتاد که

داستان واقعی | با مردی ازدواج کردم که شکاکه میگه تو شب عروسی خونریزی نداشتی تا اینکه اتفاقی افتاد که

داستان واقعی | عاشق شاگرد مغازه شوهرم شدم اما یه روز شوهرم فهمید کاری باهام کرد که...😔😱

داستان واقعی | عاشق شاگرد مغازه شوهرم شدم اما یه روز شوهرم فهمید کاری باهام کرد که...😔😱

داستان واقعی | هیجان شوهرم خیلی بالا بود و هر شب .....‌ میشد و باهام....😱😟

داستان واقعی | هیجان شوهرم خیلی بالا بود و هر شب .....‌ میشد و باهام....😱😟

داستان واقعی | پرستار زنم خیلی جذاب و تپل بود یه شب لباس کوتاه پوشید....بعدش....😱

داستان واقعی | پرستار زنم خیلی جذاب و تپل بود یه شب لباس کوتاه پوشید....بعدش....😱

داستان واقعی | رئیس شرکتم که بهش اعتماد داشتم منو به بهونه ای برد ویلای خودش بهم نوشیدنی داد بعدش..

داستان واقعی | رئیس شرکتم که بهش اعتماد داشتم منو به بهونه ای برد ویلای خودش بهم نوشیدنی داد بعدش..

داستان واقعی | شوهرم ن.ات.و.انی داره یه شب که دوست شوهرم اومده بود خ.ون.مون ...

داستان واقعی | شوهرم ن.ات.و.انی داره یه شب که دوست شوهرم اومده بود خ.ون.مون ...

داستان واقعی | جلوی شوهرم بهم دست درازی کرد و کاری باهام کرد که...😔

داستان واقعی | جلوی شوهرم بهم دست درازی کرد و کاری باهام کرد که...😔

داستان واقعی | شوهرم میگه دوستامو میارم تا با هم ر.اب.طه داشته باشیم ولی من...😔

داستان واقعی | شوهرم میگه دوستامو میارم تا با هم ر.اب.طه داشته باشیم ولی من...😔

داستان واقعی | دوست شوهرم به بدترین شکل بهم ...... کرد و من...😔

داستان واقعی | دوست شوهرم به بدترین شکل بهم ...... کرد و من...😔

داستان واقعی | دوربین مخفی توی مطب شوهرم گذاشتم شوهرمو در حالی دیدم.......داشت😱😔

داستان واقعی | دوربین مخفی توی مطب شوهرم گذاشتم شوهرمو در حالی دیدم.......داشت😱😔