بعد از مدتی دوستی مجازی با دوس پسرم بالاخره باهم قرار گذاشتیم و اون منو...#داستان_واقعی #پادکست Скачать
دختر عموم رو سوار کردم بدنش رو انداخته بود بیرون دستمو بردم زیر لباسش و باهاش#داستان_واقعی#پادکست Скачать
با یه مرد ۳۰ ساله تو رابطه بودم وابسته اش شدم یه روز رفتم خونه اش که باهام...#داستان_واقعی #پادکست Скачать
با دوس پسرم داخل دانشگاه وارد رابطه شدم بهش وابسته شدم اما فکرشو نمیکردم باهام#داستان_واقعی#پادکست Скачать
خواهرم با شوهرم خیلی صمیمی شده بودن یه روز در خونه رو باز کردم داشتن باهم دیگه#داستان_واقعی#پادکست Скачать
پرستار خوش هیکلی بودم یه شب تو مهمونی مست بودم و دیدم لخت تو ماشین آقای دکترم و#داستان_واقعی#پادکست Скачать
رفتار شوهرم باهام سرد بود منم با یه پسر خوشتیپ آشنا شدم باهم قرار گذاشتیم و باهام#داستان_واقعی Скачать
از دختر عموم خوشم میومد یه روز لباس باز پوشیده بود منم رفتم داخل اتاقش و باهاش#داستان_واقعی#پادکست Скачать
دوست شوهرم خیلی باهام صمیمی شد بهم پیشنهاد کرد که باهم باشیم قبول کردم اما#داستان_واقعی#پادکست Скачать
پرستار زنم خیلی خوش اندام بود و همیشه سعی میکرد به من نزدیک بشه تا اینکه یه شب#داستان_واقعی#پادکست Скачать
شوهرم ماموریت بود و عموش به بهونه های مختلف بهم سر میزد تا اینکه یک شب باهام#داستان_واقعی#پادکست Скачать
زن دوستم سعی میکرد منو تحریک کنه اومد کنارم نشست منم تحمل نکردم و باهاش...#داستان_واقعی#پادکست Скачать
دختر خوشگل و خوش اندامی بودم برای ماساژ رفته بودم که یهو دستش خورد به اونجام و #داستان_واقعی#پادکست Скачать
کسی که بهش اعتماد کردم یه روز منو برد کلبه جنگلی باهام رابطه برقرار کرد که...#داستان_واقعی#پادکست Скачать
پدرشوهرم اومد خونه من و بهم...کرد،ترسیدم و به کسی نگفتم حالا اون فکر میکنه خوشم اومده#داستان_واقعی Скачать
با برادرشوهرم روی مبل نشسته بودم که یهو پیام برام اومد گمشو بیا تو اتاق و بعد#داستان_واقعی#پادکست Скачать
زن همسایه اومد خونمون جلو شوهرش لباساشو دراوردم و پاهاشو باز کردم که یهو#داستان_واقعی #پادکست Скачать