روایت زیر، نحوهٔ قرائت قرآن کریم را آموزش میدهد و میفرماید:
«قرآن با حزن فرود آمده است پس به گاه قرائت آن گریه کنید و چنانچه گریه نمیکنید، خود را به گریه وا دارید و صورت گریان به خود گیرید و قرآن را با تغنی و آواز حزن انگیز بخوانید چرا که اگر کسی این چنین قرآن نخواند از ما نیست.(۱)»
حدیث شریف در معنای غناخوانی صراحت دارد، ولی برخی آن را به معنای بینیازی تأویل بردهاند. واژهٔ «تباکی» قرینهای مهم برای یافت این معناست؛ چرا که در تباکی زمزمه، و در زمزمه صداست و در صدا، نوا و سخن بر توانگری و بینیازی جستن از قرآن کریم نیست. در واقع حدیث میفرماید چون آهنگ تلاوت دارید، در مرحلهٔ نخست گریه کنید و در مرحلهٔ بعد اگر گریه نبود، به تباکی قرآن بخوانید و سپس در مرحلهٔ سوم آن را زمزمه کنید؛ چرا که اگر کسی این چنین قرآن نخواند، از ما نیست.
مراد از «از ما نیست» در روایت یاد شده آن نیست که کسی که قرآن کریم را با آهنگ نخواند، کافر و ملحد است؛ بلکه به این معناست که مانند ما اهل بیت علیهمالسلام قرآن نمیخواند، همانطور که «النکاح سنّتی»؛ یعنی روش من ازدواج است و کسی که ازدواج نمیکند، بر روش من نیست. این روایت، وجوب ازدواج را نمیرساند ، بلکه وی باید خود را از گناه باز دارد. بله، عقل میگوید اگر کسی ازدواج کند، میتواند خود را از گناه حفظ کند و این توصیه، امری عقلانی و ارشادی است و وجوب شرعی و امر مولوی ندارد؛ زیرا دلیل شرعی که آن را ثابت کند وجود ندارد. در این جا نیز «من لم یتغنّ بالقرآن لیس منّا»؛ یعنی کسی که با ترتیل قرآن نخواند، همانند ما قرآن نخوانده است، بلکه مانند یهود و مسیحیان قرآن خوانده است و بدین معنا نیست که اگر کسی قرآن کریم را با آواز نخواند، به عقوبتی بزرگ گرفتار آمده است.
این آموزه به جهت پرهیز دادن مسلمانان از شیوهٔ یهودیان و مسیحیان است که قرائت تورات و انجیل را بدون صدای رسا و به صورت «مِنمِن» کردن و «وز وز» نمودن انجام میدهند. اکنون نیز اگر کسی بدین گونه قرآن بخواند، به او پرخاش کرده و میگویند مگر تورات میخوانی.
حدیث میفرماید: هر کس به قرآن کریم غناخوانی نکند از ما نیست که با این توضیح نمیتوان آن را به بینیازی و مانند آن معنا نمود. وقتی قرآن کریم با تغنّی، تأنّی، ترتیل و آرامش خوانده میشود، انسان آن را بیشتر فهم میکند تا کسی که آن را به تندی و بدون تأمل و تغنّی میخواند و متوجه نمیشود که چه میخواند.
درست است که روایاتی داریم که اگر کسی فلان سوره را بخواند غنی میشود و درست نیز هست؛ چرا که قرآن کریم نقشهٔ عالم است و کسی که نقشهٔ عالم را در دست داشته باشد قدرتمند و بینیاز میگردد و بدا به کسانی که از قرآن استفاده نمیکنند و همیشه در فقر و فلاکت به سر میبرند ـ و متأسفانه مسلمانان جهان امروز چنین هستند و هیچ بهرهای از قرآن کریم نمیبرند ـ اما سخن در این است که حدیث تغنی در مقام بیان این معنا نیست و از خواندن به مانند جهود و نصارا که مِن من میکنند و ترتیل و تحسین صوت ندارند، پرهیز میدهد.
مسلمانان در گذشته، اوصافی برخلاف یهود و نصارا داشتند. مسلمانان در ابتدای شب میخوابیدند و نیمههای شب بیدار میشدند و روایات زیادی نیز این امر را تشویق میکند. جهودها به عکس مسلمانان عمل میکردند. آنان شبها بیدار بودند و صبحها میخوابیدند. امروزه اگر کسی به بازار تهران رود، درمییابد که یهودیان دیرتر از دیگران، مغازههای خویش را باز میکنند. البته آنها چون سرمایهدار هستند، مشتریان خویش را با نسیه دادن و صورتهای دیگر چنان به خود جذب میکنند که اگر ظهر نیز به مغازه آیند، آنها از جای دیگری خرید نکنند. آنان مشتریان را کبوتر جلد خود میسازند.
از دیگر اوصاف مسلمانان خواندن قرآن با ترتیل، صدای بلند و به زیبایی بود چرا که میگفتند ما سخنان بلند و ملکوتی داریم و دلیلی بر کتمان آن نداریم، اما یهود و نصارا تورات را به حالت وِنگ ونگ میخواندند همانند جنگیرها که ورد میخوانند و های و هوی زمزمه میکنند و این روایت از چنین قرائتی پرهیز میدهد.
در گذشته که قرآن کریم را به صورت تحقیق، قرائت و تغنی و با صدایی بلند میخواندند که همهٔ اهل خانه آن را میشنید؛ اما اکنون سلطان خانهها؛ تلویزیون، کمتر به خانوادهای اجازهٔ این کار را میدهد! اگر کسی چند آیه از قرآن کریم را بلند بخواند، برای بیدار شدن از خواب و بهویژه خواب صبحگاهی نیازمند دیگری یا چیزی مانند ساعت یا تایمر تلویزیون نمیشود. این رویه، عکس سیستم فعلی حاکم بر جامعهٔ ماست که سلطهٔ تلویزیون را پذیرفته است و همچون قرصهای خواب آور برای مردم عمل میکند.
این روایت میفرماید قرآن کریم با حزن و اندوه نازل شده است؛ زیرا قرآن کریم مانند فرزندی است که از دامن مادر خود جدا میشود و این دوری و هجران او را به حزن میاندازد. قرآن کریم از محبوب و معشوق خود جدا گشته و نزول یافته است؛ از این رو بهتر است آن را با صوت حزین خواند و آفرینش صوت حزین با دستگاه شوشتری، تنگستانی، حجاز، ماهور و افشاری امکانپذیر است و « وَرَتِّلِ الْقُرْآَنَ تَرْتِیلاً»(۲) نیز سفارش به تحسین صوت، مد صوت و ترجیع آن است و نیز به گونهای باید بلند و به جهر خوانده شود که صدای آن شنیده شود و کسی نیز سخن نگوید.
قرآن کریم با حزن و اندوه نازل شده است و دلیل آن این است که هیچ کس دوست ندارد از جوار حضرت حق دور گردد و عالم حق و در محضر و جوار حق بودن را رها نماید و به ناسوت فرود آید! ناسوت مقام علو را ندارد و به همین سبب حزن دارد و مثل کودکانی میماند که برای اولین بار میخواهند به مدرسه روند؛ اما پدر و مادر خود را رها نمیکنند و برای دور شدن از آنان گریه میکنند. قرآن کریم ـ که دارای عقل و شعور است ـ چون با حق انس دارد، با حزن نازل میشود. کودکی که تازه به دنیا میآید نیز با گریه رحم را ترک میکند؛ چون به آن انس گرفته است.
منبع: آموزش مقامات موسیقی ایرانی
آیت الله محمدرضا نکونام
Ещё видео!