ماجرای کلاهبرداری که دوبار اقدام به فروش برج ایفل کرد
#کلاه_برداری #برج_ایفل #پاریس #iranfact #ایفل
«ویکتور لوستیگ»، در سال ۱۸۹۰ در «بوهمیا» و در یک خانواده متوسط به دنیا آمد و در سال ۱۹۲۰ به آمریکا رفت. او کارش را با عنوان تاجر «ماشین چاپ اسکناس» شروع کرد و به مشتریان نشان میداد که چطور یک ماشین چاپ کوچک، میتواند در مدت تنها شش ساعت یک اسکناس صد دلاری را کپی کند و به این ترتیب آنها را به مبلغی بسیار بالا و در حدود سی هزار دلار به فروش میرساند. اما در دوازده ساعت بعدی ماشین تنها قادر بود دو اسکناس دیگر صد دلاری چاپ کند و دیگر از کار میافتاد. مشتریان تازه میفهمیدند که چه کلاهی سرشان رفتهاست و تا چکمههایشان را بپوشند، لوستیگ نیمی از جهان را دور زده بود.
لوستیگ در سال ۱۹۲۵ و پس از انجام چندین فقره کلاهبرداری بعد از جنگ جهانی اول به فرانسه و شهر پاریس رفت که بمبارانهای جنگ آن را ویران کرده بود که البته فرصت خوبی برای چنین جاعل بزرگی بود. او در آنجا در یک روزنامه، مقالهای خواند. در این مقاله آمده بود که برج ایفل نیاز به تعمیرات اساسی دارد و هزینه این کار برای دولت کمرشکن خواهد بود. در ذهن لوستیگ ایدهای شکل گرفت: «فروش برج ایفل»! به همین دلیل او اسناد و مدارکی تهیه کرد که در آنها خود را به عنوان معاون ریاست وزارت پست و تلگراف وقت جا زد و در نامههایی با سربرگهای جعلی، شش تاجر آهن معروف را به جلسهٔ دولتی و محرمانه در هتل د کریلون که محلی شناخته شده برای قرارهای دیپلماتیک و مهم بود، دعوت کرد.
ماجرای کلاهبرداری که دوبار اقدام به فروش برج ایفل کرد
Теги
ماجرای کلاهبرداری که دوبار اقدام به فروش برج ایفل کردماجرای فروش برج ایفلویکتور لوستیگ ویکیویکتور لاستیگ کلاهبردارفروش برج ایفلکلاهبرداری برج ایفلفروشنده برج ایفلداستان فروش برج ایفلکلاهبرداری که برج ایفل را فروختویکتور لوستیگ کسی که برج ایفل را فروختکلاهبردار برج ایفلداستان مردی که برج ایفل را در فرانسه فروختویکتور لوستیگبزرگترین کلاه بردار تاریخبزرگترین کلاهبرداری های تاریخفروش برج ایفلبرج ایفل فرانسهبزرگترین کلاهبردارانبرج ایفلIRANFACT