دوری از وطن، قصهای است که هر روز در دلم تکرار میشود. تهران، شهر خاطراتم، همانجا که کوچههایش بوی زندگی میدهند و آسمانش برایم همیشه آرامش داشت. حالا از آن همه شلوغی و گرمای آشنایش فقط تصویری در ذهنم مانده است. دلتنگم برای خیابانهایش، برای صدای دستفروشها، برای غروبهای دلگیر پاییز در پارک ملت. اینجا، در غربت، هر روز با سختیها دستوپنجه نرم میکنم، اما هر لحظهام با امید بازگشت به آن خاک عجین شده است.
چقدر غریب است وقتی دلت برای خاکی تنگ شود که دیگر نمیدانی کی آن را دوباره خواهی دید. تهرانم، دلتنگت هستم، به اندازه تمام روزهای دوریام…
Ещё видео!