به منظور آگاهی از افزوده شدن کتابهای جدید، به کانال ما بپیوندید:
[ Ссылка ]
کتاب صوتی سپید دندان اثر جک لندن
این کتاب داستان پرماجرای سگی را روایت میکند که خوی گرگی او باعث شده بهوسیلهی همنوعان رقیبش به مبارزههای بیرحمانه دعوت شود. تا اینکه مهندس جوانی به نام «وایدن اسکات» او را از چنگ دشمنان نجات میدهد.
دربارهی کتاب
«سپیددندان» از تبار گرگهاست. زندگی آزاد و رهایی با مادرش دارد. گرگ یکچشم پدرش را از دست داده و با مادرش «کیچه» زندگی میکند. طبیعت وطنِ اوست. در دل همین طبیعت است که یاد میگیرد چطور شکار کند، چطور از دشمن پنهان شود و چطور فرار کند.
روزی متوجه گروهی از انسانها میشود. یکی از سرخپوستان او را میگیرد. سپیددندان برای آزادی تقلا میکند. مادرش برای نجاتش میآید. ولی بهمحض رسیدن به گروه سرخپوستان بهحالت تسلیم روی زمین مینشیند. سرخپوست، سپیددندان را برای کشیدن سورتمه تربیت میکند. سپیددندان آداب زندگی انسانها را فرامیگیرد. سگهای اردوگاه با سپیددندان رفتار خوبی ندارند. یکی از سگهای جوان به نام «لیپلیپ» مدام در پی سپیددندان است و آزارش میدهد. همین کار او هم سپیددندان را بدخوتر و درندهتر میکند. با فروش کیچه، سپیددندان اطاعت را میآموزد.
سپیددندان بهتدریج به جنگجویی قوی تبدیل میشود که هیچ سگی حریفش نیست. مردی به نام «اسمیت» با حقه تصاحبش میکند. اسمیت، سپیددندان را با سگها به جنگ میاندازد. شرطبندی میکند و پول به جیب میزند.
روزی که نبردی سخت بین سپیددندان و سگ قدرتمندی درمیگیرد، سپیددندان زخمی میشود. مردی به نام «اسکات» مانع درگیری بیشتر دو حیوان میشود، سپیددندان را از اسمیت میخرد. محبتش کارساز میشود و سپیددندان رام میشود. وقتی اسکات به سانفرانسیسکو برمیگردد، مجبور میشود سپیددندان را همراه خود ببرد. زندگی در عمارت بزرگ خانوادهی اسکات، به سپیددندان خیلی چیزها یاد میدهد. حتی جان اسکات و خانوادهاش را نجات میدهد.
دربارهی نویسنده
جک لندن در دوازدهم ژانویهی ۱۸۷۴ در سیاتل سانفرانسیسکو متولد شد. پدرش ویلیام چینی و مادرش «فلورا» بود. هنوز کوچک بود که پدرش او و فلورا را بیخبر گذاشت و رفت. فلورا با مردی به نام «جان لندن» ازدواج کرد؛ در نتیجهی این ازدواج «جک گریفیت چینی» به نام «جک گریفیت لندن» تغییر نام داد.
در چهاردهسالگی از مدرسهی دستور زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد، اما بهعلت مسائل مالی ادامه تحصیل نداد. بهناچار در کارخانهی قوطیسازی مشغول به کار شد. در همین زمان بود که در میان سطرهای کتابهای کتابخانهی محلشان با جهانی فراتر از محل اقامتشان آشنا شد. در اوقات فراغتش به کافههای محله سر میزد و با ملوانان و شکارچیان خوک آبی و نهنگ آشنا شد و همراهشان به صید غیرقانونی صدف رفت.
نوزدهساله بود که به دبیرستان بازگشت. هم کار میکرد، هم درس میخواند. سپس وارد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی شد، اما هنوز چهار ماه از ورودش نگذشته بود که از شرایط حاکم در دانشگاه دلسرد شد. انصراف داد و شروع به نوشتن و مطالعه کرد، همزمان در یک لباسشویی کار میکرد.
با افزایش تب جستوجوی طلا در کلواندیک به شمال سفر کرد. همین سفر به پیدایش مهمترین نکتهها در آثارش انجامید. جک روزانه بیش از هزار کلمه مینوشت. پنجاهویک کتاب و چندصد مقاله حاصل هجده سال نوشتن و خلاقیت اوست. جک لندن گرانقیمتترین و پرخوانندهترین نویسندهی آمریکایی در زمان خود بود. بهغیر از رمانهایی که خلق کرد، او خالق داستانیهای ماجراجویانه شبیه «کلیله و دمنه» بود.
در سال ۱۹۱۳ پزشکش متوجه شد که کلیهاش در اثر زیادهروی در مصرف الکل رو به نابودی است. جک برای کنترل درد شروع به مصرف مورفین کرد. سرانجام در سال ۱۹۱۶ در چهلسالگی از دنیا رفت. علت مرگش زیادهروی در مصرف مورفین بود.
«پسر گرگ، «رمان دختر برف»، «آوای وحش»، «پاشنهی آهنین»، «مارتین ایدن» و «درهی ماه»، تعدادی از آثار این نویسنده بزرگ است.
یک سال بعد از انتشار رمان موفق آوای وحش، در سال ۱۹۰۶ سپید دندان نوشته شد. این کتاب ابتدا به صورت پاورقی در مجله اوتینگ منتشر شد.
کتاب مرجع
White Fang - ۱۹۰۶
Author: Jack London
راوی: آرمان ضیائی مهر
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان#Ketab Gooya #Ketab_gooya_Soti #آرمان_ضیائیمهر
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
00:00:00 فصل اول
00:26:31 فصل دوم
00:51:31 فصل سوم
01:19:05 فصل چهارم
01:53:28 فصل پنجم
Ещё видео!