همه ما در موقعیتهایی قرار گرفتهایم که پر از احساسات متناقض بودیم؛ ترسیدیم، احساس شرم کردیم، خشمگین شدیم، نومید شدیم. گاهی در این میان متوجه شدیم که چقدر داوریهای متعصبانه داریم یا چطور ارزشهای فردی و اجتماعی باعث ایجاد کلیشههایی در ذهنمان شدهاند که رهایی از آنها چندان هم ساده نیست.
برای من، سفر همیشه جایی بوده که با ابعاد ناشناخته وجودم مواجه شوم. در واقع، سفری بوده که به چالش بکشم تا ببینم چقدر و چگونه میتوانم از پس ذهنم، احساساتم، یا هنجارهای اجتماعی بر بیایم. گاهی موفق بودم، و در بسیاری مواقع ناموفق.
وقتی کتاب "بسیار سفر باید" نوشته دکتر نعمتالله فاضلی را خواندم، با مباحث جدیدی آشنا شدم. ملاقات و مصاحبه با ایشان برای من تجربهای آموزنده بود و دریچهای جدید گشود تا به سفر جدیتر فکر کنم. این تفکر باعث شد که چند مصاحبه درباره ابعاد مختلف سفر را آغاز کنم. اما با آمدن کرونا، همه چیز تعطیل شد. این روزها دوباره به ادامه این پروژه فکر میکنم.
Ещё видео!