خیلی وقتها زندگی یهویی مسیرش عوض میشه؛ مثل روزی که محمد یونس، یه جوون 22 ساله، سر از یه رستوران درآورد. محمد که از بچگی توی محلههای پایین شهر بزرگ شده بود، همیشه با مشکلات دست و پنجه نرم کرده بود. از وقتی باباش از دنیا رفت، با مادرش زندگی میکرد و به خاطر اعتیاد و خلاف، چند بار رفته بود بازداشتگاه.
یه روز صبح وقتی توی خیابون پرسه میزد، تصمیم گرفت بره یه چیزی بخوره. همونجا بود که با "فهیمه"، زنی 36 ساله که توی رستوران کار میکرد، آشنا شد. فهیمه با یه لبخند گرم ازش استقبال کرد و براش غذا آورد. کم کم صحبتشون گل انداخت. محمد از گذشتهاش گفت و اینکه چطور زندگی براش سخت شده، و فهیمه هم از اینکه توی دوران نامزدی از شوهرش جدا شده و حالا تنها با دو تا پسرش زندگی میکنه، حرف زد.
فهیمه دل محمد رو برد. یه زن با تجربه و مستقل که با اینکه از شوهرش جدا شده، هنوز روحیهاش رو حفظ کرده بود. محمد که به خاطر مشکلاتش احساس تنهایی میکرد، توی این زن یه جور آرامش پیدا کرد. این شد که کم کم بیشتر به هم نزدیک شدن و تصمیم گرفتن با هم زندگی کنن. فهیمه بهش گفت که میتونه یه زندگی بهتر بسازه و محمد هم قبول کرد که این بار رو درست زندگی کنه.
**صحنه 2: کشف گذشته**
چند هفته بعد، محمد به خونه فهیمه رفت. یه خونه کوچیک و ساده توی یکی از محلههای قدیمی شهر. پسرای فهیمه، "احسان" و "امیر"، یه پسر 16 ساله و یه پسر 10 ساله بودن که همون موقع از مدرسه برگشته بودن. وقتی محمد وارد خونه شد، امیر، پسر کوچیکتر، یه نگاه سرد بهش انداخت. معلوم بود که از حضور محمد خوشش نمیاد. احسان هم خیلی تعریفی نداشت، ولی حداقل ادب رو نگه داشت و سلام کرد.
محمد تو دلش گفت: "خب، طبیعیه، بچهها هنوز به من عادت نکردن." اما بعد از چند روز که بیشتر باهاشون وقت گذروند، دید که امیر اصلاً راضی نیست. هر بار که میخواست باهاش حرف بزنه، بچه پوزخند میزد و بیمحلی میکرد. این رفتارای امیر، کم کم محمد رو عصبی کرد. با خودش گفت: "یعنی چی؟ من دارم سعی میکنم بهشون نزدیک بشم، اینم از این بچه!"
محمد میخواست دل امیر رو به دست بیاره، ولی هر چی بیشتر سعی میکرد، کمتر موفق میشد. تا اینکه یه روز فهیمه بهش گفت: "بچهم عاشق سگه، شاید اگه یه سگ براش بخری، دلش نرم بشه." محمد هم بهش قول داد که این کار رو میکنه.
**صحنه 3: نقشه برای جلب رضایت امیر**
یه روز محمد و امیر با هم توی حیاط نشسته بودن. محمد بهش گفت: "امیر، شنیدم عاشق سگی. دوست داری یه سگ داشته باشی؟" امیر یه نگاه کج بهش انداخت و گفت: "آره، ولی شما هیچ وقت نمیفهمی چی میخوام."
محمد که از این جواب امیر حسابی جا خورده بود، سعی کرد آروم بمونه. با لبخند گفت: "خب، شاید بتونم بهت یه سگ بخرم. یه توله سگ کوچولو، چی میگی؟" امیر با کمی شک و تردید گفت: "اگه راست میگی، نشون بده."
محمد با خود گفت که هر جوری شده باید دل این بچه رو به دست بیاره، ولی هنوز نمیدونست که این تلاشهاش به کجا میرسه و آیا میتونه با این نقشه دل امیر رو نرم کنه یا نه...
👥 **لطفاً نظرات و دیدگاههای خود را در بخش کامنتها با ما به اشتراک بگذارید. اگر از این تیپ از محتواها خوشتون میاد، حتماً کانال ما رو سابسکرایب کنید و این ویدیو رو لایک کنید تا بتونیم بیشتر و بهتر برای شما این نوع محتواها رو تولید کنیم. مرسی از اینکه همراه ما هستید.** 👥
🔍 **پروندههای جنایی ایرانی و جهانی | زیرزمین جنایی** 🔍
🌙 **هر شب ساعت ۹ شب با ما همراه باشید!**
سلام به همه دوستداران حوادث و پروندههای جنایی! مریم هستم و در این کانال با خانواده بزرگمون، پروندههای جنایی ایران و جهان رو به شکلی خاص و متفاوت بررسی میکنیم. در کانال "زیرزمین جنایی" سفری جذاب به دنیای تاریک جنایات پنهان را آغاز میکنیم.
🔸 **ماجراهای واقعی و وحشتناک جنایی**
حوادثی که مو به تن آدم سیخ میکند و شما را غافلگیر میکند. این پروندههای جنایی ایرانی فوقالعادهاند و نباید از دستشون بدید!
🔸 **افشای رازهای جنایات پنهان**
از جرمهایی که در سایه تاریکی پنهان شدهاند تا افشای حقایقی که تاکنون به روشنی مورد بررسی قرار نگرفتهاند، اینجا جایی است که حقایق منتظر اکتشاف توسط شماست.
🔸 **درسهایی از تجربیات تلخ و شیرین انسانها**
دیدن تجربیات تلخ و شیرین انسانها باعث میشود هم از زندگی آنها و تجربیاتشان درس بگیریم و هم آسیبهای اجتماعی موجود را بشناسیم و سعی کنیم گرفتار این آسیبها نشویم.
💭 **مرسی از حمایتها و همراهیهای شما**
با اشتراک گذاشتن پروندهها برای دوستداران این سبک، باعث میشوید خانوادمون بزرگتر بشه. با زدن دکمه سابسکرایب به جمع صمیمی و دوستداشتنی ما ملحق شوید.
🔴 **سابسکرایب یادت نره!**
[ Ссылка ]
🎬 **برخی از ویدیوهای جذاب ما:**
پروندههای جنایی:جزئیات عشقی که به معما بدل شد/ناپدید شدن مرموز دختری در شهر/پروندههای جنایی ایرانی
[ Ссылка ]
پروندههای جنایی:جنجالیترین صحبتهای بازپرس پرونده قا*تل بچه کش،محمد بیجه/پروندههای جنایی ایرانی
[ Ссылка ]
پروندههای جنایی:جزئیات وحشتناک قاتلی که بخاطرپول خانواده همسرش رو سلاخی کرد/پروندههای جنایی ایرانی
[ Ссылка ]_
🔺 **نشانهای افتخار ما:**
- هزار تایی شدنمون ❌
- ده هزار تایی شدنمون ❌
- صد هزارتایی شدنمون ❌
⚠️ **نکات مهم:**
- اکثر پروندههای جنایی ایرانی فاقد عکس هستند یا عکسهای کمی از آنها در دسترس است، بنابراین گاهی اوقات از عکسهای جایگزین استفاده میشود.
- این برنامه صرفاً برای آگاهی مخاطب و اطلاع از آسیبهای اجتماعی موجود است و هیچ جنبه دیگری ندارد.
**#پرونده_قتل #جنایت
🔔 **برای دریافت آخرین پروندههای جنایی، حتماً سابسکرایب کنید و زنگوله را فعال کنید!**
Ещё видео!