جوان عاشق که اولین بار به دیدار معشوق می رفت خواست قبل از رفتن اصلاح کند که دچار دلاک پرحرفی شد و به او گفت ...
لینک ضرب المثل:
از صبح تا شب آن را می چرانند...
[ Ссылка ]
آنان 2 تا بودند همراه، ما 10 تا بودیم تنها
[ Ссылка ]
آواز در حمام
[ Ссылка ]
آن سه کار را من انجام دادم، این کار را خودت انجام بده
[ Ссылка ]
آب اینجا، نان اینجا کجا برم بهتر از اینجا
[ Ссылка ]
آن چه تو می خوانی من از حفظ هستم
[ Ссылка ]
آستین نو بخور پلو
[ Ссылка ]
آقا گرگه عیدت مبارک
[ Ссылка ]
بد مکن که بد نبینی!!!!!
[ Ссылка ]
خودش را نمی تواند بگیرد چگونه دل مرا بگیرد!!!
[ Ссылка ]
شما شهرآبادکن نیستید
[ Ссылка ]
کاسه چه کنم جلوی خودش گذاشته است
[ Ссылка ]
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی، برآورند غلامان او درخت از بیخ!!!
[ Ссылка ]
آنکه فرمان بخواند کیست؟
[ Ссылка ]
این همه چریدی، پس دنبه ات کو؟
[ Ссылка ]
آنوقت که حکم نداشت چی بود وای به حالا که حکمش هم دستش است
[ Ссылка ]
آن تار مو غیر از این یک مشت موست!!!
[ Ссылка ]
اگر برای او آب ندارد، برای تو نان که دارد!!!
[ Ссылка ]
این نیز بگذرد...
[ Ссылка ]
اگر تو تا شنبه زنده ای، من هم تا سه شنبه بیکارم
[ Ссылка ]
اگر قانع بودی، ساعت من به گرو گذاشته نمی شد
[ Ссылка ]
اگر باشد اولی، و الا دومی
[ Ссылка ]
اگر برای خداست، چه به نام تو چه به نام بهلول
[ Ссылка ]
بابا، پارچه سبیل چرب کن ترا گربه برد
[ Ссылка ]
اگر طوطی زبان می بست در کام نه خود را در قفس دیدی، نه در دام
[ Ссылка ]
اسمش را نیار، خودش را بیار
[ Ссылка ]
از کیسه خلیفه می بخشد
[ Ссылка ]
از آتشی که افروختم، خود سوختم
[ Ссылка ]
هزار و یک شب:
داستان آغازین
[ Ссылка ]
حکایت دهقان و خرش
[ Ссылка ]
شب نخست، حکایت بازرگان و عفریت
[ Ссылка ]
شب 2، ادامه حکایت بازرگان و عفریت، حکایت پیر دوم و دو سگش، حکایت پیر و استر
[ Ссылка ]
شب 3، حکایت صیاد، حکایت عفریت
[ Ссылка ]
شب 4، ادامه حکایت بازرگان و عفریت، حکایت
[ Ссылка ]
شب 5، حکایت ملک سندباد
[ Ссылка ]
شب 5، حکایت وزیر و پسرپادشاه
[ Ссылка ]
شب 5، اتمام حکایت ملک یونان و طبیب رویان
[ Ссылка ]
شب 6، ادامه حکایت صیاد
[ Ссылка ]
شب 7، ادامه حکایت صیاد
[ Ссылка ]
شب 8، ادامه حکایت صیاد
[ Ссылка ]
شب 9، اتمام حکایت صیاد، آغاز حکایت حمال
[ Ссылка ]
ادامه شب 9، ادامه حکایت حمال
[ Ссылка ]
شب 10، ادمه حکایت حمال
[ Ссылка ]
شب 11، ادامه حکایت حمال، حکایت گدای اول
[ Ссылка ]
شب 12، اتمام حکایت گدای اول، آغاز حکایت گدای دوم(بخش اول)
[ Ссылка ]
شب 12، ادامه حکایت گدای دوم (بخش دوم)
[ Ссылка ]
شب 13، ادامه حکایت گدای دوم
[ Ссылка ]
شب 14، اتمام حکایت گدای دوم
[ Ссылка ]
شب 14، آغاز حکایت گدای سوم
[ Ссылка ]
شب 15، ادامه حکایت گدای سوم
[ Ссылка ]
شب 16، آغاز حکایت بانو و دو سگش
[ Ссылка ]
شب 17، بخش اول، اتمام حکایت بانو و دو سگش
[ Ссылка ]
شب 17، بخش دوم، حکایت دختر تازیانه خورده
[ Ссылка ]
شب 18، اتمام حکایت سه دختر، آغاز حکایت غلام دروغگو
[ Ссылка ]
شب 19، اتمام آغاز حکایت غلام دروغگو، آغاز حکایت نورالدین و شمس الدین
[ Ссылка ]
شب 20، ادامه حکایت نور الدین و شمس الدین
[ Ссылка ]
شب 21، ادامه حکایت نورالدین و شمس الدین
[ Ссылка ]
شب 23، ادامه حکایت نورالدین و شمس الدین
[ Ссылка ]
حکمت نامه لقمانLuqman Book of wisdom
نپذیرفتن داوری میان مردم
[ Ссылка ]
شب 29، ادامه حکایت عاشق و دلاک
Теги
HamrahStoryTellerکتابخوانی همراهداستان کوتاهقصه های صوتیسرگرمی سالمpersian storiespersian listeningsweet persian storiesضرب المثلضرب المثل فارسیمثنوی معنویحکایت های مثنوی معنویهزارویک شبThe thousand nights and a nightحکایتقوچ سفیدشهرزادشب نخستشب دومحکمروباهتنهاییتنهاآرامشروحلقمانحکمتحکمت نامهپندپندانهاخلاقآموزشLuqman Book of wisdomlugmanwisdom