يك دانشجوي رشته معماري عمد داره تا ته قضيه استادش را كه هميشه درخود و گوشه گيره را دربياره !
به هر ترتيب كه شده جلوي پاي استاد سبز ميشه و وادارش ميكنه تا به حرف بياد.
استاد هم كه از دوره دهه شستي هست و دل پري داشت با احتياط هنرجوي خودش را اول پس ميزنه اما بعد با اون قرار مزاره تا توي پارك ..بخشي از خاطراتش كه براش گرون ممكنه تموم بشه را بازگو كنه .. بعد هم سفارش ميكنه " نكنه بري تو وب لاگها بزني ازفردا؟"
اين سلسله فيلم را كه توسط داشجويان رشته شرف تهيه شده دراختيار شما قرارميدهيم.
قسمت 8
- البته طبيعي كه استداد دنبا ل گرفتن آزادي ها باشه تا بتونه كنترل را دست بگيره.. يه روز با چماق و شعار تصفيه فرهنگي ، يه روز با چماق و ستاره دار كردن دانشجو ها .. فرقش زياد نييست ، الا اينكه آزادي ها نابود و برچيده ميشند..
دانشگاه سنگر آخر بود..اخرين جايي بود كه ميشد توش حرف زد .. آخرين جايي كه توش آزادي تمام كش نشده بود.. اما دربهاشو بستند و كشتندش...
توحسابش رو بكن از دي 58 اولين شهيد عباس عماني كه با چماق توي سرش به شهادت رسيد تا الان كه درانجمن ميثا نصار درخون غلطبيد دهها هوادار را كه هيچ سلاحي نداشتند و هيچ خشونتي را بخرج نداده بودند بشهادت رسانده بودند.. اين همان استبدادي است كه براه كردند تا بدتريج هر مخالفي را از سر راه بردارند..
چه بايد كرد ؟
Ещё видео!