مولانا جلالالدین محمد بلخی
دیوان شمس تبریزی
غزل (۱۲)
ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما
ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغها
ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس
ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا
ای فتنه روم و حبش حیران شدم کاین بوی خوش
پیراهن یوسف بود یا خود روان مصطفی
ای جویبار راستی از جوی یار ماستی
بر سینهها سیناستی بر جانهایی جان فزا
ای قیل و ای قال تو خوش و ای جمله اشکال تو خوش
ماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مه چاکر تو را
دیوان شمس تبریزی غزل (۱۲) ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما
Теги
مولویمولاناگنجور خراسانganjoor khorasanpersian poemrumiمولانا جلال الدین محمد بلخیای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ماای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغهاای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرسای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجاای فتنه روم و حبش حیران شدم کاین بوی خوشپیراهن یوسف بود یا خود روان مصطفیای جویبار راستی از جوی یار ماستیای قیل و ای قال تو خوش و ای جمله اشکال تو خوشماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مه چاکر تو رادیوان شمس تبریزیغزل ۱۳ مولانا