وقتی ساموئل هانتینگتون گفت پس از پایان جنگ سرد شاهد جنگ تمدن ها خواهیم بود بیشتر محافل آکادمیک نظریه ی او را جدی نگرفتند. دو دهه پس از آن کشمکش پنهان و آشکار آمریکا و چین چیزی کم از جنگ تمدن ها ندارد و ازاندونزی گرفته تا شمال آفریقا جنگ تمام عیار بنیادگرایان اسلامی با ارزش های زاده شده درغرب یادآور جنگ های صلیبی ست دوره ای چند صد ساله که طی آن دو تمدن قدرتمند چشم در چشم هم دوختند و تلاش کردند به گونه ای خشن ارزش های برگرفته از ادیان متفاوت را به کرسی بنشانند. در پاسخ به همین وضعیت نظریه ی گفتگوی تمدن ها طرح شد و تلاش شد از مفهومی به نام تمدن نه برای توضیح جدال ها بلکه برای حل آن ها استفاده شود. اما آیا نزاع های دنیای امروز و تلاش برای آشتی جهان های متفاوت را می توان با مفهومی چون تمدن توضیح داد؟ امروزه می توان از تمدن های متفاوت سخن گفت؟ مثلا آیا چیزی به نام تمدن واحد اسلامی داریم در حالی که جهان بینی های متضاد در درون جهان اسلام و تحت نام اسلام با هم می جنگند؟ و می توان از تمدن غربی سخن گفت در شرایطی که در کشورهای غربی بر سر بنیادی ترین اصول و مفاهیم جدالی بی امان در جریان است جدالی که گاه خود را به شکل کشتار دهها نفر توسط یک افراطی در نروژ یکی از آرام ترین کشورهای اروپایی نشان می دهد و گاه به شکل روی آوردن رای دهندگان غربی به سیاستمداران افراطی؟ از مهمان‌های این برنامه می پرسیم چرا مفهوم تمدن توانسته نظریه پردازان علوم سیاسی را به خود مشغول کند و در عین حال تخیل مردمی را ارضا می کند که در جستجوی جواب‌های کلان به پرسش های بنیادی خود هستند؟
اینستاگرام: [ Ссылка ]
فيسبوک: [ Ссылка ]
وبسايت ما: [ Ссылка ]
توييتر: [ Ссылка ]
#BBCPersian
