سال 1917 آخرای جنگ جهانی اول اقتصاد شوروی اصلا وضعیت خوبی نداشت همین موضوع باعث شده بود خانواده رومانف و نیکلای دوم حاکم وقت روسیه رو به خطر بیفتند همین زمان زمینه ورود گروه های مارکسیستی که تمرکزش جلوگیری از فاصله طبقاتی و حمایت از قشر ضعیفه، فراهم شد. بالاخره لنین اولین رهبر جماهیر شوروی روی کار میاد اما قصه ی ما از بعد از لنین شروع میشه زمانی که استالین دبیر کل حزب کمونیست عملا به رهبری روسیه میرسه.استالین یک فرد مقتدر و قدرتمنده. هدفش پیشرفت کشوره و معتقده اگه سریع دست به کار نشن کشورای غربی، شوروی رو از بین خواهند برد.استالین از سال 1928 شروع می کنه به هدایت اقتصاد شوروی از طریق سه تا برنامه پنج ساله. برنامه اقتصادی اول تمرکزش روی کشاورزی و صنعت بود دقیقا بعد از اولین برنامه پنج ساله اول شوروی تبدیل به دومین کشور صنعتی جهان شد.جالبی موضوع اینجاست که در طول برنامه پنج ساله اول شوروی، دنیا داشت با رکود بزرگ دست و پنجه نرم می کرد. رکود بزرگ تو 4 سپتامبر 1929 از آمریکا شروع شد که بازار سهام سقوط کرد و نرخ بیکاری آمریکا به 25 درصد رسید زیاد طول نکشید تا بقیه کشور ها درگیر رکود بشن این موضوع باعث شد تا بعضی از اقتصاددان های کشور های سرمایه داری شروع به تحسین نظام اقتصادی شوروی بکنن.استالین همه چیز رو از واردات تا صادرات تا زمین و سرمایه رو تحت کنترل خودش نگه داشت. تو نظام سوسیالیستی که تو شوروی رواج داشت همه چیز تحت کنترل حکومت صورت می گیرفت که نتایج مطلوب رو به وجود میاره یعنی اگه تو کشور 1 میلیون تن سیب زمینی باشه و ما به 2 میلیون تن نیاز داشته باشیم کافیه زمین ، نیروی کار و سرمایه رو دو برابر کنیم و درنتیجه به دو میلیون تن برسیم یعنی نطام سوسیالیستی می تونه مارو به نتیجه مطلوب برسونه همه مردم هم راضی خواهند بود اما موضوع اینجاست که تو نظام سوسیالیستی شرکتی مثل اپل نمی تونه به وجود بیاد مردم انگیزه ای برای تلاش بیشتر ندارن، فقط به اندازه تلاش می کنن که اخراج نشن و مردم هر چقدرم بیشتر تلاش بکنن به مقدار بیشتری از ثروت که براشون تعیین شده نمی تونن برسن. این باعث میشه منابع در کشور های سوسیالیستی بیش ازحد مصرف بشه چون مردم انگیزهای برای تلاش ندارن تا فناوری های جدید در کشور به وجود بیاد برای همینه که اکثر اوقات کشور های سوسیالیستی فناوری رو از کشور های سرمایه داری کپی می کنن و فناوری های جدید توسط نظام های سرمایه داری به وجود می یاد.اما خب نظام های سوسیالیستی نرخ بیکاری رو به شدت خوب می تونن کنترل کنن.
تاریخ ادامه پیدا کرد و در آخر به گورباچف رسیدیم.گورباچف علاقه زیادی به ارتباط با غرب داشت اون دیگه به حالت مارکسیستی و سوسیالیستی رهبری نمی کرد گورباچف به بخش خصوصی اجازه فعالیت داد و بعد سعی کرد تا آزادی بیان رو در کشور بیشتر بکنه اما سیاست های اون موجب فقر در شوروی شد وضعیت اقتصادی شوروی خراب شد و کمبود غذا رخ داد و همه اینها زمینه رو برای فعالیت تجزیه طلب ها و در آخر فروپاشی شوروی فراهم کرد.گورباچف بعد سه روز حبس که قصهاش رو می تونید بخونید.کامل از قدرت افتاد و تصمیم گرفت که دیگه ادامه نده و با فروپاشی شوروی موافقت کنه. و قصه ی اقتصاد جماهیر شوروی همین جا تموم شد.
______________________________________________
File:RIAN archive 359290 Mikhail Gorbachev.jpg - Wikimedia Commons
Ещё видео!