#Shouka_Film
#شوکا_فیلم
#فیلم _جدید
سهراب جوان ساده دل روستایی که در آبادی شان به کار چوپانی مشغول است به خاطر اصرارهای مداومش برای حضور در جبهه، توسط برادرش که فرمانده یکی از یگان های رزمی است به لشکر معرفی می شود تا در بخش تدارکات و نگهداری از گله گوسفندان که مربوط به لشکر آنان است، خدمت کند. سهراب در مسیر راندن گله اش به خاطر اشتباه محاسباتی سر از خط مقدم در می آورد و این در حالی است که یگان های رزمی، بینابین انجام عملیات مهمی هستند و عرصه برای هجوم بی امان دشمن، بر همه تنگ شده است و سهراب هم با گله گوسفندانش در این میان، قوز بالاقوز شده و همه را دچار مشکل کرده است.در این گیر و دار به خاطر حجم شدید آتش در خط مقدم، جاده تدارکاتی قطع می شود. ماشین های مهمات و غذا یکی بعد از دیگری نابود و لحظه به لحظه بر حجم مجروحان افزوده می شود. سهراب که هیچگاه از مراقبت گله اش غافل نشده، در شرایط دشوار کنونی، چاره ای جز دل کندن از آنها ندارد و با تنها وسیله نقلیه موجود که یک موتورسیکلت است برای نجات رزمندگان تلاش میکند.
Ещё видео!