با گذشت دو هفته از شروع اعترضات پاییز ۹۸ اختلال در سیستم مخابراتی ایران هنوز ادامه دارد. برخی از کارشناسان بر این باورند که وصل نشد اینترنت اپراتورهای تلفن همراه و اینترنت منازل، بر برخی از شهرها و استانها، به این دلیل است که فیلمها و عکسهایی که شهروندخبرنگاران تهیه کردهاند کمکم به دست فراموشی سپرده شود و یا تاریخ مصرف آنها بگذرد. در حالی که اسنادی که دال بر جنایت و استبداد یک حکومت باشد حتی از ۱۰۰ سال بعد هم منتشر شود، همچنان ارزش خبری و تاریخی دارد.
این گزارش را «مبین» از اهواز در تاریخ ۲۵ آباهماه تصویربرداری کردهو بعد از ۱۱ روز توانسته برای ایرانوایر ارسال کند. شهروندخبرنگار ایرانوایر در توضیح این گزارش میگوید: از ساعت ۹ صبح کمکم مردم به صورت خودجوش اعتراض را شروع کردند. من خودم برای یک کار بانکی از خانه بیرون زده بودم. وقتی دیدم که مردم دارند تجمع میکنند کارم را رها کردم و در خیابان ماندم. مردم در سالهای گذشته با هوش و با تجربه شدهاند،تجربه حمله نیروهای ضدشورش را داشتیم برای همین تا جایی که امکان داشت سعی کردیم کارهایی که آنها را تحریک کند یا سبب شود بهانهای دستشان بدهیم که حمله کنند را انجام ندادیم. در فیلمهایی که تهیه کردهام هم مشخص است. مردم یکدیگر را دعوت به نشستن میکردند. همه کف خیابان نشسته بودند. دست میزدند و شعار میداند:« بنزین گرون تر شده فقیر فقیرتر شده» و از این دست شعارها.
حتی گاهی از بین جمعیت یکی فریاد میزد و نیروهای ضدشورش را به همیاری و پیوستن به مردم دعوت میکرد.
شهروندخبرنگار ایرانوایر براین باور است که زمانی که مردم در فکر اعتراض مسالمتآمیز بودند، ماموارن نقشه حمله به مردم را در سر میپروراندند.
«مبین» در ادامه میگوید: « از ساعت ۹ صبح که من رسیدم و کمکم مردم به خیابان آمدند، تا ساعت حدودا ۱۲ ظهر هیج خبری نبود، نه کسی چیزی آتش زد و نه از طرف مردم خشونتی صورت گرفت. ساعت حدودا ۱۲ ظهر بود، یکی در میان جمعیت بلند شده بود و از فقر و نداریاش میگفت، در یکی از فیلمهایی که تصویربرداری کردهاند کامل مشخص است، یک دفعه صدای شلیک گلوله آمد، همه از جا بلند شدند. به سمت مردم با تفنگهای جنگی و ساچمهای تیر مستقیم شلیک میکردند. ماموران اول شروع به تیراندازی کردند و بعد گازاشکآور شلیک زدند. همان جا تعداد زیادی زخمی شدند. جلوی خودم چند نفر زخمی شدند.
این شهروند اهوازی در پاسخ به این سوال که کشته شدن کسی را به چشم دیده است یا نه میگوید: در ۲۵ آبان، من خودم به چشم ندیدم اما میشنیدیم که مردم فریاد میزدند: «کشتند، جوان مردم را کشتند». غیرقابل باور نبود، چند روز قبل هم در اهواز نیروی انتظامی و بسیج، بعد از خاکسپاری «حسن حیدری»، شاعر معترضی که به شکل مشکوکی در بیمارستان جان باخت، به مردم شلیک کرده بودند.
هم باید فرار میکردیم هم مقاومت. یاد گفتههای خودشان افتادم، در اغلب فیلمهایی که در ژانر «سینمای دفاع مقدس» ساختهاند همیشه یک دیالوگ ثابت وجود دارد، دیالوگ این است: بچههای ما با دست خالی مقابل بعثیهای تا دندان مسلح مقاومت کردند تا خوزستان سقوط نکند.
دقیقا همین طور بود، نیروهای دولتی تا دندان مسلح بودند و مردم با دست خالی. تنها سلاح ما فریاد بود و سنگ. آنها براساس وظیفه به ما شلیک میکردند و ما از گرسنگی و فقر فریاد میزدیم.
هیچ وقت نتوانستم درک کنم چطور یک نفر که خودش هم بخشی از یک جامعه است با عوض شدن لباسش این حق را به خودش میدهند که به سمت همشهریها و هموطنان خودش تیر مستقیم شلیک کند، آن را زخمی کند و یا به قتل برساند. آنها مردم را به قتل رساندند و بعد سناریوی همیشگی خودشان را در رسانه ملیشان بازخوانی کردند. گفتند اغتشاش است. اغتشاش کجا بود، ما گرسنهایم. در کوچهها و پسکوچهها فرار میکردیم، برخی در خانهها را بازکرده بودند و مردم را پناه میدادند و برخی نه.
به صراحت میگویم تا بعدازظهر از طرف مردم معترض در اهواز هیچ خشونتی اعمال نشد. بعد از اینکه کشته و زخمی دادیم راهی نداشتیم یا باید مانند گذشته سرمان را پایین میانداختیم و به خانه باز میگشتم یا باید برای احقاق حق و حقوقمان میایستادیم و مبارزه میکردیم. در خوزستان به هزار و یک دلیل تعداد زیادی از مردم عادی در خانه اسلحه دارند. در سالهای گذشته خرید و فروش اسلحه راحتتر از قبل هم شده است. وقتی مردم دیدند که دارد زخمی و کشته میشود، اسلحهها را بیرون آوردند. تا قبل از آن به هیچ عنوان قصد خشونت نداشتند. ما خودمان اگر کسی میخواست خشونتی داشته باشد آرامش میکردیم اما ساعت ۱۲ به بعد که حمله کردند دیگر نمیشد ساکت ماند. مدنیت و شعارهای مدنی زمانی معنی دارد که طرف مقابلت هم درکی از مدنیت داشته باشد، نمیشود با مدنیت برخورد کرد درحالی که طرف مقابلت دارد تو را با گلوله میکشد.
Ещё видео!