غزل شماره 26 حافظ به همراه تفسیر - Hafez poetry
غزلیات حافظ - Hafez Shirazi
نقاش چهره شاعر، استاد نادر لنجانی
[ Ссылка ]
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست
برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
خنده جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
تفسیر بیت به بیت غزل شماره 26 از دیوان غزلیات حافظ شیرازی
آشفته موی و خنده بر لب ، مست و عرق بر چهره ، در پیراهنی باز و بی پروا ، غزلخوان و پیاله شراب به دست
آشفته = پریشان . خوی = عرق . خوی کرده = عرق کرده . خندان لب = متبسّم . پیرهن چاک = پیراهن پاره
چشمش افتان و خیزان چون نرگس مست ، و لبش افسوس کنان . دیشب ، نصف شب بر سرِ بالینم آمد و نشست . یعنی اوضاع و احوالی که در بیت قبل گفته شد به اضافه احوال او در مصراع اول این بیت . نصف شب بر سرِ بالینم آمد و نشست
جانان با و ضع و حالی که وصفش در دو بیت سابق گذشت . نصف شب به بالین من آمد و سر فرا گوش من آورد و با آوازی نرم و ملایم گفت : ای عاشق قدیمی من آیا خوابت می آید ؟ یعنی من که با این حالت و اوصاف به بالین تو آمده ام باز هم می خواهی بخوابی ؟ برخیز و باده ای که آورده ام نوش کنیم و دنیا و وضع و حال دنیا را فراموش نماییم
اگر به عاشقی بادۀ شبگیری چون باده ای که جانان آورده بود بدهند . منکر عشق است آن عاشق اگر باده پرست و میخواره نشود . یعنی به عاشقی که جانان باده بدهد و بگوید بنوش . اگر آن باده را نخورد و مرائی گری کند . او عارف و عاشق نیست بلکه منکر عشق و عرفان بوده
بادۀ شبگیر = باده ای که هنگام شب نوشند . پس شبگیر آن چیز یا آن امری است که سبب شب زنده داری شود . به وقت سحر نیز شبگیر گویند . پس مراد از بادۀ شبگیر ، باده ای است که جانان در آن شب آورده بود
برو ای زاهد خشک و به باده نوشان خرده مگیر و طعنه نزن . زیرا در روز ازل به ما تحفه ای جز ای
ن ندادند . یعنی باده نوشی برای ما از روز ازل مقدّر شده و با اختیار خودمان نیست . پس با این تقدیر محلی برای طعن باقی نمی ماند دُرد کش = کسی که ته نشین و گِلِ شراب را می نوشد . روز الست = روز ازل
_ خطاب حافظ به زاهدی است که متوجه مردم است و به آنها ایراد می گیرد نه زاهد پاکی که مقید نَفسِ خود بوده با غیر خود ابداََ کاری ندارد
آنچه که آن شب جانان به پیمانه ما ریخت . ما نوشیدیم چه شراب جنت و چه باده قتال . یعنی چه مباح و چه غیر مباح و با جانان مخالفت نکردیم . هر چه او داد ما خوردیم
مراد از بادۀ مست ، بادۀ قتال است نه باده ای که مستی دهد
ای یاران ، خنده جام می . یعنی صفای جام می ، و زلفِ مجعد یار ، چون توبۀ حافظ توبه های بسیار شکسته است . یعنی در مجلسی که جام باده دور زند و نگاری که دارای زلفِ مجعد است حاضر باشد . اساس توبه اگر از پولاد هم باشد پاره پاره شده و می شکند
خنده جام = رخشندگی قدح است چون وقتی که پر از باده باشد شوق و ذوق می دهد . زلف گره گیر = زلف مجعد
Hafez poems in English
persian poetry with english subtitles
Tress dishevelled; sweat expressed; lip laughing; intoxicated;
Garment rent; song-singing; goblet in His hand;
Eye, contest-seeking; lip lamenting
Came, at midnight, last night, to my pillow; sate.
To my ear, He brought His head; in a low soft voice,
Said: “O my distraught Lover! sleep is thine”.
That Aref, to whom they give wine like this, night-watching
Is infidel to love, if he be not wine-worshipper.
O Zahed! go: seize not a small matter against the drinkers of wine-dregs:
For, save this gift, naught did they give us on the day of Alast.
Of whatever, He poured into our cup, we have drunk;
Whether it be of the wine of Paradise, or of the cup of intoxication.
The laughter of the cup of wine; and the knot-seizing tress of the Beloved
O many a repentance, hath it shattered like the repentance of Hafez
#Hafez #حافظ_شیرازی #اشعارحافظ
غزل شماره 26 حافظ به همراه تفسیر - Hafez poetry
Теги
Hafiz poems in Englishhafez poetryHafiz poetry Englishغزلیات حافظدیوان غزلیات حافظHafez Shiraziاشعار حافظhafez shirazi poemsحافظ شیرازیحافظ شیرازی غزلشعر حافظ شیرازیدیوان حافظ شیرازیحافظ شیرازی اشعاردیوان حافظ با معنی و تفسیر کاملفال حافظpersian poetryPersian poetry englishHafezIranian poemIranian poetryIranian poemspersian poetry with english subtitlesغزل شماره 26 حافظ به همراه تفسیرHafez poemspersian poetry in farsiحافظ