چهل حکایت از گلستان سعدی با صدای خسرو شکیبایی
حکایت از باب دوم در اخلاق درویشان
متن کامل :
درویشی را دیدم سر بر آستان کعبه همیمالید و میگفت: یا غفور یا رحیم تو دانی که از ظلوم و جهول چه آید.
عذر تقصیر خدمت آوردم
که ندارم به طاعت استظهار
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار
عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت، من بنده امید آوردهام نه طاعت و به دریوزه آمدهام نه به تجارت.
اِصْنَعْ بی ما اَنتَ اهْلُه.
بر در کعبه سائلی دیدم
که همیگفت و میگرستی خوش
مینگویم که طاعتم بپذیر
قلم عفو بر گناهم کش
Ещё видео!