شنیز می خواهد به داملا و ندیم بگوید که جمره قصد دارد امید را از عمارت خارج کند. اما نمی تواند منظورش را بفهماند. باشاک شنیز را به اتاقش برمی گرداند و ندیم که صدای بچه را شنیده، جمره را می بیند. جمره به ندیم اعتراف می کند که اگر بچه را پیش جرن نبرد، او همه چیز را به آگاه خواهد گفت. درست در این لحظه که ندیم منتظر شنیدن جزئیات این راز مهم از جمره بود، نورتن امید را از جمره می گیرد و به اتاقش می برد. شنیز از پنجره می بیند که گارسون ها پاکت های قرمز رنگ را بین افراد پخش می کنند و فورا می فهمد که این کار جرن است. جمره به جرن می گوید که نتوانسته بچه را بیاورد. همه برگه را خوانده اند و در شوک هستند. جنک و داملا در تعجب و ناراحتی هستند و تست به دست آگاه هم رسیده است. او با دیدن تست دچار حمله ی قلبی شده و شنیز که برای جلوگیری از این مساله روی پاهایش از اتاق بیرون آمده بود، آگاه را می بیند که روی زمین افتاده است. اما درِ اتاق را می بندد و او را به حال خود رها می کند. جنک و داملا به سراغ پدرشان آمده اند. اما نبض او ایستاده است. ندیم و جمره هم به اتاق آمده اند. جمره سعی دارد با ماساژ قلب او را برگرداند. اما موفق نمی شود و آگاه از دنیا می رود. جرن که از دور شاهد ماجراست، از کار خود در شوک است و احساس پشیمانی دارد. شنیز هم در منزل ناراحت است و عذاب وجدان دارد. او در خفا از شوهرش عذرخواهی می کند. نریمان به جرن می گوید که با مرگ آگاه دیگر کسی نمی تواند مانع او برای بودن در کنار فرزندش شود و او باید به عمارت برگردد. جنک مادرش را مقصر مرگ پدرش می داند و او را از عمارت بیرون می کند. اما داملا مانع او می شود و از جنک خواهش می کند که این کار را نکند. داملا معتقد است او باید در عمارت باشد. ولی هیچ گاه نتواند فرزندانش را ببیند. جمره سراغ جرن آمده تا حسابرسی کند و ....
خلاصه داستان سریال ترکی استانبول ظالم
سحر مادری است که به همراه سه فرزند خود از شهری کوچک در ترکیه به نام آنتاکیا به استانبول نقل مکان می کند. او برخلاف میل خودش و به خاطر مشکلاتی که در آنجا پیش می آید مجبور می شود به استانبول برود. برای رفتن آنها مادر همسر مرحومش اصرار می کند و آنها را با وعده ازدواج یکی از دخترها با پسر خانواده ی مشهور آکاچای به آنجا می برد. این وعده ازدواج آن طور که مادربزرگ عنوان کرده نبوده و وقتی آنها به استانبول و به عمارت باشکوه آگاه کاراچای می روند، با آن چه که پیش روی آنهاست غافلگیر می شوند. در فصل جدید زندگی خانواده ی سحر ، اتفاقات جالبی میان این دو خانواده رخ می دهد. شنیز، همسر آگاه و خانم این خانه است او رازهایی دارد که همیشه از فاش شدن آنها در هراس است.....
برای تماشای قسمت های بعدی سریال و همچنین سریالهای ترکی دیگر با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Gold
@OTV Drama
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : [ Ссылка ]
Telegram : www.t.me/otvfarsi
Facebook : [ Ссылка ]
@Turkishserial @Zalim Istanbul @Fikret Kuskan @Agah Karaçay @Deniz Ugur @Seher Yilmaz @Ozan Dolunay @Cenk Karaçay @Sera Kutlubey @Cemre Yilmaz @Mine Tugay @Seniz Karaçay @Berker Güven @Nedim Karaçay @Simay Barlas @Damla Karaçay @Bahar Sahin @Ceren Karaçay
Ещё видео!