بعد از مرگ پدر ر و مادرم عموم و زن عموم قیم من شدند و از اون روز من روی خوشی رو توی زندگی ندیدم تا اینکه چهارده سالم شد و عموم تصمیم گرفت منو به پیرمرد65 ساله شوهر بده اما من ....
سرگذشت ریحان |داستانهای فارسی | داستان قدیمی |داستان دلنشین
سلام دوستان گلم، رها هستم راوی داستان های دلنشین در این کانال هرشب با داستان هایی که براتون در نظر گرفته شده در خدمتتون هستم برای دنبال کردن داستان ها لطفا کانال رو سابسکرایب و زنگوله رو بزنید. . . . . . . . . . . . . و با لایک از ما حمایت کنید و نظرتون رو درباره داستان ها برام کامنت کنید. 🙏 😍
[ Ссылка ]
قسمت اول داستان سروناز👇🌺
[ Ссылка ]
قسمت اول داستان مهتاب👇🌺
[ Ссылка ]
قسمت اول داستان ریحان ❤️👇
[ Ссылка ]
قسمت دوم داستان ریحان ❤️👇
[ Ссылка ]
داستان قدیمی
داستان فارسی
داستان واقعی
رمان قدیمی
رمان عاشقانه
سرگذشت قدیمی
داستان بلند
داستان جدید
رمان ایرانی
داستان ایرانی
#رمان_صوتی
#عاشقانه
#داستان_واقعی
#داستان
#داستان_های_فارسی
Ещё видео!