سریال برگریزان – قسمت 114 - ورژن 90دقیقه ای
لیلا از بیمارستان مرخص می شود و با اوعوز و خیریه به خانه می رود. نجلا طبق معمول خیریه را مواخذه می کند که چرا این قدر پیش لیلا مانده. ولی نیر به نجلا می گوید تو هم خیلی کارها انجام دادی که پدر و مادرت تو را بخشیده اند. حالا هم نوبت محبت کردن به لیلاست. میتات دوباره پیش فرخنده می رود. او ادعا می کند دیشب خدا همه چیز را برایش روشن کرده و یکی دیگر از حرف های فرخنده برایش ثابت شده است. من این خانواده را اشتباه شناخته ام. او به فرخنده توضیح می دهد من عاشق شما شده ام و اگر شما به خاطر خانواده ی تکین به من جواب منفی داده اید، رابطه ی من با آنها کاملا تجاری است. اگر شما بخواهید می توانم زودتر از خانه بیرونشان کنم. نجلا با علیرضا تماس می گیرد تا به گوش او برساند. خیریه هنوز هم به خانه بازنگشته است. خیریه به لیلا می گوید من برای مراقبت از تو آمدم. ولی با زندگی ات با اوعوز موافق نیستم. فرخنده بعد از شنیدن حرف های میتات به سراغ صدف می رود. آیا شوکت تو را دوست دارد؟ چون من هر لحظه بخواهم شوکت را به دست می آورم. علیرضا به خانه می رود و ساکش را می بندد. او منتظر آمدن خیریه می ماند و می خواهد خانه را ترک کند. خیریه به او می گوید هرجا بروی آخرشم باید برگردی همین جا و.....
خلاصه داستان سریال برگریزان
علیرضا خان مردی متعصب، بافرهنگ و معتقد است. او بعد از بازنشستگی، به خاطر قبولی دخترش نجلا در دانشگاه استانبول تصمیم می گیرد به همراه خانواده اش به خانه پدری در استانبول نقل مکان کند. غافل از اینکه در این شهر، اتفاقات بسیاری در انتظارشان است و خانواده اش که به آن اهمیت زیادی می دهد، به خطر خواهد افتاد. خانه ی علیرضا ویلایی قدیمی است و قدمت تاریخی دارد. ازدواج پسرش باعث ورود فرخنده به این خانواده شده که رفتار و سبک زندگی اش با باورها و اعتقادات علیرضا تفاوت دارد و .....
برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTVDrama
@OTVGold
@OTVPlus
@OTVPrime
@EshgheMamnoo
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : [ Ссылка ]
Telegram : [ Ссылка ]
[ Ссылка ]
Ещё видео!