چند روزی بود که روباه غذا نخورده بود و در به در دنبال حیوان پخمه ای میگشت تا شکم خود را سیر کند که ناگهان در جنگل به شیر ی برخورد کرد و حیله ای اندیشید...........
امیدوارم که دوست داشته باشید و لذت ببرید. 🌹
در کانال داستان های فارسی با لالایی ،روزهای فرد ساعت 10 شب یک داستان زیبا از داستان های کهن فارسی را با شما به اشتراک میگذاریم. امیدوارم دوست داشته باشید.
من رها هستم وتلاش میکنم در کانال داستان لالایی، یاد مادران و مادربزرگ ها را زنده نگه دارم. 🌹
دوستان عزیزلطفا ما را لایک و سابسکرایپ کنید و به اشتراک بگذارید. 🙏
لایک و کامنت شما = دلگرمی ما برای ویدئوهای بیشتر و جذاب تر ❤️❤️
خوشحال میشیم نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
📝 راه ارتباطی با ما :
raha2024lalaii@gmail.com
🌎لینک سابسکرایپ یوتیوب
[ Ссылка ]
🏖️الاغی که خیلی خر بود
[ Ссылка ]
🏖️مجموعه داستان های گدا خان و سلطان
[ Ссылка ]
🏖️پادشاه و فقیه شراب خوار
[ Ссылка ]
🏖️ سلطان و خربزه
[ Ссылка ]_
🏖️خری که سلطان جنگل شد
[ Ссылка ]
🏖️ بهلول در جمع خران
[ Ссылка ]
🏖دامادی ملا نصرالدین
[ Ссылка ]
🏖حکایت مرد زاهد و برادر زرگرش
[ Ссылка ]
🏖حکایت چهارپند خر
[ Ссылка ]
🏖حکایت شیر وگاو
[ Ссылка ]
🏖با همه بله ،با ما هم بله
[ Ссылка ]
🏖روباه و مرغ های قاضی
[ Ссылка ]
🏖خر ما از کرگی دم نداشت
[ Ссылка ]
🏖تابستان ملانصرالدین
[ Ссылка ]
🏖بز فروختن ملانصرالدین
[ Ссылка ]
🏖ناشکری خر
[ Ссылка ]
🏖زن بیوه ای که …..
[ Ссылка ]
#داستان
#حکایت
#قصه
#entertainment
#storytime
منبع موزیک : youtube library
منبع عکس : Pinterest
Ещё видео!