توضیح حدود سی سال تعامل با خواب، تعبیر خواب و عرفان در بیست دقیقه. نواقص گفتاری و ارایه ای را به بزرگواری خود ببخشید
0:00 بیان عنوان و عرض ادب
0:20 تعبیر خواب چیست؟
2:24 اینترنت جهانی چیست؟
3:24 روش یادآوری خوابهای فراموش شده
7:03 علم تعبیرخواب چگونه است؟
10:22 کنترل داشتن در خواب و بیداری
13:20 دو عامل مهم در خوااب و بیداری
17:28 جریان های انرژی هوشمند در هستی
18:33 تعبیرگر موثق خواب
تعبیر خواب در اساطیر
رویاها برای بسیاری از فرهنگ ها در طول تاریخ منبع جذابیت و رمز و راز بوده اند. برخی از افسانه ها و افسانه ها رویاها را به پیام های الهی، رؤیاهای نبوی یا تأثیرات ماوراء طبیعی نسبت می دهند. برخی دیگر رویاها را بازتابی از ضمیر ناخودآگاه می دانند که آرزوها، ترس ها یا خاطرات پنهان را آشکار می کند. در این مقاله، من نمونه هایی از چگونگی تعبیر اسطوره های مختلف رویاها و آنچه را که در مورد جهان بینی و ارزش های آنها آشکار می کنند، بررسی خواهم کرد.
یکی از مشهورترین نمونه های تعبیر خواب در اساطیر، داستان یوسف در کتاب مقدس عبری است. یوسف پسر یعقوب بود که استعداد تعبیر خواب را داشت. او حوادث آینده برادرانش، فرعون مصر و به قدرت رسیدن خود را بر اساس رویاهای آنها به درستی پیش بینی کرد. تفاسیر او بر اساس تداعی ها و الگوهای نمادینی بود که در تصاویر رویا تشخیص داد. مثلاً هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر را به هفت سال فراوانی و هفت سال قحطی تعبیر کرده است. داستان یوسف نشان می دهد که رویاها به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با خدا و دریافت راهنمایی الهی در اسرائیل باستان تلقی می شد.
نمونه دیگری از تعبیر خواب در اساطیر، داستان گیلگمش در ادبیات بین النهرین است. گیلگمش پادشاه اوروک بود که پس از مرگ دوستش انکیدو به جستجوی جاودانگی پرداخت. در طول سفر، او چندین رویا داشت که پیشگویی از رویارویی او با هیولاها و چالش های مختلف بود. رویاهای او توسط مادرش نینسون، الهه خرد و نبوت تعبیر شد. او معنای رویاهای او را بر اساس محتوای تحت اللفظی و زمینه آنها توضیح داد. به عنوان مثال، خواب دیدن کوهی که بر روی او افتاد، به این معنا تعبیر کرد که او با همبابا، نگهبان جنگل سرو روبرو خواهد شد. داستان گیلگمش نشان می دهد که رویاها به عنوان راهی برای آماده شدن برای رویدادهای آینده و آزمایش شجاعت و قدرت در بین النهرین باستان دیده می شد.
سومین نمونه از تعبیر خواب در اساطیر، داستان آئنیاس در ادبیات رومی است. آئنیاس یک قهرمان تروا بود که از سقوط تروا فرار کرد و پس از سفری طولانی رم را تأسیس کرد. او چندین رویا داشت که بر تصمیمات و اقداماتش در مسیرش تأثیر گذاشت. رویاهای او توسط خدایان و الهه های مختلفی که در خواب بر او ظاهر می شدند تعبیر می شد. آنها بر اساس برنامه ها و علایق خود به او توصیه، هشدار یا دستور می دادند. به عنوان مثال، او در خواب دید که هکتور به او می‌گوید که از تروی فرار کند، زهره به او می‌گوید به ایتالیا برود و آنکیسس به او می‌گوید که از جهان اموات دیدن کند. داستان Aeneas نشان می دهد که رویاها به عنوان راهی برای تعامل با خدایان و تحقق سرنوشت در روم باستان دیده می شد.
این سه مثال برخی از شباهت‌ها و تفاوت‌ها را در نحوه تفسیر رویاها در اسطوره‌های مختلف نشان می‌دهد. همه آنها نشان می دهند که رویاها به عنوان پدیده های معنی دار و مهمی در نظر گرفته می شدند که می توانند اطلاعات مهمی را در مورد خود، دیگران یا جهان نشان دهند. با این حال، آنها همچنین نشان می دهند که فرهنگ های مختلف روش ها و معیارهای متفاوتی برای تعبیر خواب بر اساس باورها، ارزش ها و اهداف خود داشتند. بنابراین، تعبیر خواب در اساطیر را می توان بازتابی از چگونگی درک هر فرهنگ از خود و جایگاهش در کیهان دانست.
رویاها برای بسیاری از فرهنگ ها در طول تاریخ منبع جذابیت و رمز و راز بوده اند. برخی از افسانه ها و افسانه ها رویاها را به پیام های الهی، رؤیاهای نبوی یا تأثیرات ماوراء طبیعی نسبت می دهند. برخی دیگر رویاها را بازتابی از ضمیر ناخودآگاه می دانند که آرزوها، ترس ها یا خاطرات پنهان را آشکار می کند. در این مقاله، من نمونه هایی از چگونگی تعبیر اسطوره های مختلف رویاها و آنچه را که در مورد جهان بینی و ارزش های آنها آشکار می کنند، بررسی خواهم کرد.
یکی از مشهورترین نمونه های تعبیر خواب در اساطیر، داستان یوسف در کتاب مقدس عبری است. یوسف پسر یعقوب بود که استعداد تعبیر خواب را داشت. او حوادث آینده برادرانش، فرعون مصر و به قدرت رسیدن خود را بر اساس رویاهای آنها به درستی پیش بینی کرد. تفاسیر او بر اساس تداعی ها و الگوهای نمادینی بود که در تصاویر رویا تشخیص داد. مثلاً هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر را به هفت سال فراوانی و هفت سال قحطی تعبیر کرده است. داستان یوسف نشان می دهد که رویاها به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با خدا و دریافت راهنمایی الهی در اسرائیل باستان تلقی می شد.
نمونه دیگری از تعبیر خواب در اساطیر، داستان گیلگمش در ادبیات بین النهرین است. گیلگمش پادشاه اوروک بود که پس از مرگ دوستش انکیدو به جستجوی جاودانگی پرداخت. در طول سفر، او چندین رویا داشت که پیشگویی از رویارویی او با هیولاها و چالش های مختلف بود. رویاهای او توسط مادرش نینسون، الهه خرد و نبوت تعبیر شد. او معنای رویاهای او را بر اساس محتوای تحت اللفظی و زمینه آنها توضیح داد. به عنوان مثال، خواب دیدن کوهی که بر روی او افتاد، به این معنا تعبیر کرد که او با همبابا، نگهبان جنگل سرو روبرو خواهد شد. داستان گیلگمش نشان می دهد که رویاها به عنوان راهی برای آماده شدن برای رویدادهای آینده و آزمایش شجاعت و قدرت در بین النهرین باستان دیده می شد.
سومین نمونه از تعبیر خواب در اساطیر، داستان آئنیاس در ادبیات رومی است. آئنیاس یک قهرمان تروا بود که از سقوط تروا فرار کرد و پس از سفری طولانی رم را تأسیس کرد. او چندین رویا داشت که بر تصمیمات و اقداماتش در مسیرش تأثیر گذاشت.
