سریال در انتظار آفتاب- قسمت 54 - ورژن 90دقیقه ای
جهان با دمت ملاقات می کند. او خیلی ناراحت است و دلیل این ناراحتی او تولین و رابطه ی زناشویی شان است. از طرف کنان برای باریش نامه ای به کالج می رود که چون او در کالج نبود بگم نامه را می گیرد. درون نامه نوشته این نامه زندگیت را تغییر می دهد. بگم نامه را به خانه ی باریش می برد و نامه را به بهیجه می دهد. ولی به او می گوید که نامه را کنان فرستاده است. کرم جلوی انبار صنایع شیمیایی سایار نگهبانی می دهد. او به خواب می رود و بعد متوجه می شود درب انبار متروک باز است. او وارد انبار می شود و کسی که آنجاست به او می گوید مواظب خودت و زینب باش. چون روزهای سختی پیش رو خواهی داشت. بهیجه نامه ی کنان را می خواند. در نامه کنان اعتراف کرده، قاتل اصلی پدر و مادرت احمد سایار است. تولین با جهان حرف می زند و به او ابراز علاقه می کند ولی جهان می خواهد از تولین جدا شود. تولین مدعی است دلیل جدایی تو از من دمت است ولی من هیچ وقت از تو طلاق نمی گیرم. بهیجه به خانه ی احمد می رود و با اسلحه اقدام به کشتن احمد می کند. ولی خودش سکته کرده روی زمین می افتد. بهیجه با کرم تماس گرفته بود و قبل از این اتفاقات گفته بود آن نامه را به باریش بدهد. بهیجه سکته می کند و به خاطر سن بالایی که دارد فلج می شود. پدر دمت خانه ی او را ترک می کند و .....
خلاصه داستان سریال ترکی در انتظار آفتاب
در انتظار آفتاب با رازهای پنهان، عشق های نافرجام، فریب ها و ناامیدی ها قصه ی مادر و دختری به نام های دمت و زینب است که در بورسا زندگی متوسطی دارند. دمت خیاط است و این اواخر شرایط کاری اش زیاد مناسب نیست. او تمام پس اندازش را از دست داده و شرایط خوبی ندارد. ژاله دوست دوران کودکی دمت دست یاری به سوی آنها دراز می کند. او مدیر دبیرستان خصوصی سایر، یکی از معتبرترین کالج های استانبول است. به خاطر شرایط تحصیلی، آینده ی زینب و ایجاد شروعی دوباره، مادر و دختر، با وجود مخالفت های زینب، به استانبول نقل مکان می کنند. در واقع، ژاله برنامه های زيادي دارد و رازی را پنهان می کند که زندگی هر دوی آنها را تغییر می دهد. در داستانی که بر محور عشق بین جوانان پیش می رود، بزرگترها با رازهای گذشته خود روبرو می شوند و زندگی همه زیر و رو می شود. زینب، دختر جوان بسیار لجباز و یک دنده ای است که در اولین روز مدرسه با کرم، پسر صاحب مدرسه، درگیر می شود. کرم پسر شروری است که از نام خانوادگی و موقعیت اجتماعی خانواده اش استفاده کرده و قدرت خود را به رخ هم سن و سال هایش می کشد. تنها کسی که در این شرایط دست یاری به سوی زینب دراز میکند، پسر خوب و باادبی به اسم باریش است که مانند یک برادر با کرم بزرگ شده و .....
برای تماشای قسمت های بعدی و همچنین سریالهای ترکی دیگر با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTVDrama
@OTVGold
@OTVPlus
@OTVPrime
@EshgheMamnoo
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : [ Ссылка ]
Telegram : [ Ссылка ]
[ Ссылка ]
Ещё видео!