همه در ویلا به دنبال داملا هستند. ولی جیوان از اینکه جای او را می داند به کسی چیزی نمی گوید. جرن همچنان در تعجب از رفتار و حرف های ندیم است. ولی چیزی به سحر نمی گوید. نریمان می خواهد از این فرصت و به هم ریختگی ویلا استفاده کند و به آنجا برود و با ندیم صحبت کند. او از جرن پیغامی برای ندیم دارد. جیوان کنار داملاست و در این لحظات او را همراهی می کند. سحر هم نمی تواند خبر خاصی از جیوان بگیرد. جنک به نبود جیوان در ویلا شک کرده و معتقد است این یک تصادف نیست و آنها با هم هستند. جمره به جنک قول می دهد که داملا و جیوان را پیدا کند و با جیوان تماس می گیرد. جنک و جمره داملا را به ویلا بر می گردانند و با ورود داملا به خانه، آگاه انگشتر شنیز را به او پس می دهد. ندیم به نحوی شنیز را تهدید می کند و ....
خلاصه داستان سریال ترکی استانبول ظالم
سحر مادری است که به همراه سه فرزند خود از شهری کوچک در ترکیه به نام آنتاکیا به استانبول نقل مکان می کند. او برخلاف میل خودش و به خاطر مشکلاتی که در آنجا پیش می آید مجبور می شود به استانبول برود. برای رفتن آنها مادر همسر مرحومش اصرار می کند و آنها را با وعده ازدواج یکی از دخترها با پسر خانواده ی مشهور آکاچای به آنجا می برد. این وعده ازدواج آن طور که مادربزرگ عنوان کرده نبوده و وقتی آنها به استانبول و به عمارت باشکوه آگاه کاراچای می روند، با آن چه که پیش روی آنهاست غافلگیر می شوند. در فصل جدید زندگی خانواده ی سحر ، اتفاقات جالبی میان این دو خانواده رخ می دهد. شنیز، همسر آگاه و خانم این خانه است او رازهایی دارد که همیشه از فاش شدن آنها در هراس است.....
برای تماشای قسمت های بعدی سریال و همچنین سریالهای ترکی دیگر با دوبله ی فارسی، کانال ما را سابسکرایب کنید
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : [ Ссылка ]
Telegram : [ Ссылка ]
Facebook : [ Ссылка ]
@OTV Drama @OTV Gold @OTV Plus @Turkishserial @Zalim Istanbul @Fikret Kuskan @Agah Karaçay @Deniz Ugur @Seher Yilmaz @Ozan Dolunay @Cenk Karaçay @Sera Kutlubey @Cemre Yilmaz @Mine Tugay @Seniz Karaçay @Berker Güven @Nedim Karaçay @Simay Barlas @Damla Karaçay @Bahar Sahin @Ceren Karaçay
