در این پلی لیست میپردازیم به مولانا خوانی و خوانش صحیح غزلیات دیوان شمس رو در کنار هم فرا میگیریم
غزل سی و دوم از دیوان شمس
-------------
Considering that in these series our intention is the proper reading of Rumi's poetry from the Divan of Shams, subtitles are not necessary.
------------
Social platforms
Instagram : [ Ссылка ]
telegram : [ Ссылка ]
Facebook : [ Ссылка ]
Twitter : [ Ссылка ]
-------------
contributions
idpay : [ Ссылка ]
Paypal : [ Ссылка ]
-------------
غزل 32 دیوان شمس
دیدم سحر آن شاه را بر شاهراه هل اتی
در خواب غفلت بیخبر زو بوالعلی و بوالعلا
زان می که در سر داشتم من ساغری برداشتم
در پیش او میداشتم گفتم که ای شاه الصلا
گفتا چیست این ای فلان گفتم که خون عاشقان
جوشیده و صافی چو جان بر آتش عشق و ولا
گفتا چو تو نوشیدهای در دیگ جان جوشیدهای
از جان و دل نوشش کنم ای باغ اسرار خدا
آن دلبر سرمست من بستد قدح از دست من
اندرکشیدش همچو جان کان بود جان را جان فزا
از جان گذشته صد درج هم در طرب هم در فرج
میکرد اشارت آسمان کای چشم بد دور از شما
مولانا خوانی - خوانش دیوان شمس غزل شماره 32
Теги
دیوان شمسدیوان شمس مولانادیوان شمس تبریزیشمس خوانیمولانا خوانیpersian poetryمولوی خوانیدیوان کبیرکلیات شمس تبریزیمولاناrumiدکلمه دیوان شمسشمسغزل 32 دیوان شمسغزل سی و دومrumi poetryغزل شمارهٔ 32ديوان كبيردیدم سحر آن شاه را بر شاهراه هل اتیزان می که در سر داشتم من ساغری برداشتمگفتا چیست این ای فلان گفتم که خون عاشقانگفتا چو تو نوشیدهای در دیگ جان جوشیدهایآن دلبر سرمست من بستد قدح از دست مناز جان گذشته صد درج هم در طرب هم در فرج