سریال در انتظار آفتاب- قسمت 70 - ورژن 90دقیقه ای
کرم که به توصیه ی دوستانشان زینب را با خود به بیرون شهر برده بود در چادر کوچکی کنار یک برکه با هم رویاپردازی می کنند. از طرفی ملیسا هم به همراه آکسل مخفیانه سوار قایق تفریحی می شود. ملیس سعی می کند دوباره به آکسل نزدیک شود. ولی آکسل نمی خواهد دوستی اش را با او ادامه دهد. او از کارهایی که ممکن است انجام بدهد می ترسد و نمی خواهد به کسی آسیب برساند. ولی ملیس او را راضی می کند و دوباره باهم آشتی می کنند. کرم هم شب را با زینب می گذراند. صبح روز بعد ِملدا به ملاقات دمت می رود. او به دمت می گوید قصد فروش مزون را دارد و پیشنهاد می کند دمت آنجا را از او بخرد. ولی دمت توضیح می دهد پولی برای خرید مزون ندارد. در این بین جهان به دنبال پیداکردن کار به مدارس و دانشگاه ها مراجعه می کند. وقتی کرم در چادر از خواب بیدار می شود، زینب نامه ای برایش نوشته و او را ترک کرده است. آکسل به کمک یکی از افراد قدیمی پدرش در پی انجام کارهایی برای گرفتن انتقام از احمد سایار است. او موفق شده در زندان کسی را پیدا کند که حاضر شده احمد سایار را به قتل برساند. تولین پنجاه هزار لیر پول مافیا را جور کرده تا بتواند سی دی را از آنها پس بگیرد. او به همراه ییلدیز سر قراری که با خلافکارها دارد می رود، ولی آنها این بار طلب هفتاد هزار لیر کرده اند و.....
خلاصه داستان سریال ترکی در انتظار آفتاب
در انتظار آفتاب با رازهای پنهان، عشق های نافرجام، فریب ها و ناامیدی ها قصه ی مادر و دختری به نام های دمت و زینب است که در بورسا زندگی متوسطی دارند. دمت خیاط است و این اواخر شرایط کاری اش زیاد مناسب نیست. او تمام پس اندازش را از دست داده و شرایط خوبی ندارد. ژاله دوست دوران کودکی دمت دست یاری به سوی آنها دراز می کند. او مدیر دبیرستان خصوصی سایر، یکی از معتبرترین کالج های استانبول است. به خاطر شرایط تحصیلی، آینده ی زینب و ایجاد شروعی دوباره، مادر و دختر، با وجود مخالفت های زینب، به استانبول نقل مکان می کنند. در واقع، ژاله برنامه های زيادي دارد و رازی را پنهان می کند که زندگی هر دوی آنها را تغییر می دهد. در داستانی که بر محور عشق بین جوانان پیش می رود، بزرگترها با رازهای گذشته خود روبرو می شوند و زندگی همه زیر و رو می شود. زینب، دختر جوان بسیار لجباز و یک دنده ای است که در اولین روز مدرسه با کرم، پسر صاحب مدرسه، درگیر می شود. کرم پسر شروری است که از نام خانوادگی و موقعیت اجتماعی خانواده اش استفاده کرده و قدرت خود را به رخ هم سن و سال هایش می کشد. تنها کسی که در این شرایط دست یاری به سوی زینب دراز میکند، پسر خوب و باادبی به اسم باریش است که مانند یک برادر با کرم بزرگ شده و .....
برای تماشای قسمت های بعدی و همچنین سریالهای ترکی دیگر با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTVDrama
@OTVGold
@OTVPlus
@OTVPrime
@EshgheMamnoo
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : [ Ссылка ]
Telegram : [ Ссылка ]
[ Ссылка ]
Ещё видео!