در دو روز اول پس از زلزله، امدادرسانی چه از نظر آواربرداری و چه توزیع کمکهای غیرنقدی مثل آب و مواد غذایی، پتو و لوازم بهداشتی صرفا در مراکز شهرها انجام می شد و مردمی هم که به کرمانشاه رسیده بودند، به دلیل ناآشنا بودن منطقه، نمی توانستند به بسیاری از روستاها سر بزنند. همین مساله به گفته فعالان مدنی که هم اکنون در این مناطق به سر میبرند، باعث دیر رسیدن کمکهای مردمی به روستاهای «یارسان» نشین و سنینشین شده بود. اگرچه کمکهای دولتی هم به این مناطق دیرتر و کمتر رسید.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی، یارسان به عنوان یک دین شناخته نشده است، برای همین پیروان این دین همواره با نابرابری حقوقی روبه رو بودهاند. آنها نمیتوانند در مشاغل دولتی استخدام شوند، شهادتشان در سیستم قضایی ایران پذیرفته شده نیست و حق ندارند به زبان خود تحصیل کنند. از خدمات شهری و شهرسازی هم محروم ماندهاند و انگار به حال خود در کوهستانها رها شدهاند. همین تبعیضها باعث شده است یارسانیها بارها نسبت به این وضعیت اعتراض کنند. در خرداد ماه سال ۹۲ سه نفر از پیروان دین یارسان در اعتراض به این تبعیضات، دست به خودسوزی زدند.
کسری نوری تاکید می کند در قوانین داخلی، خلاء حمایتهای ویژه حقوقی برای رفع هرگونه اشکال تبعیض احساس میشود در حالیکه لازم است به مسوولیت مدنی و کیفری دولت و به ویژه هنگام رخ دادن بلایای طبیعی اشاره شود که مسوولیت تلفات جانی و خسارات مالی طبق قانون، متوجه دولت است:«دولت وظیفه دارد به وضعیت آسیبدیدگان رسیدگی کند. این در حالی است که مدیریت ضعیفی در اعمال این مسوولیتها شاهد هستیم. بحث تبعیض هم بر این نابرابری افزوده است.»
از سهشنبه دراویش گنابادی کمیتهای برای امدادرسانی تشکیل دادهاند که کمکهای نقدی و غیرنقدی دراویش را از ایران و دیگر نقاط جهان جمعآوری کنند و به دست مردم زلزلهزده برسانند.
«محمد» یکی از فعالان مدنی است که از روز دوشنبه در کرمانشاه به امدادرسانی مشغول بوده است. او که به روستاهای مختلف سر زده و در توزیع کمکهای مردمی نقش دارد، از نزدیک به سراغ یارسانیها در روستاهای دورافتاده و پراکنده رفته است: «وقتی دو روستا در فاصله دو کیلومتر از هم قرار دارند و روستای شیعهنشین لولهکشی آب دارد اما یک انشعاب هم به روستای یارساننشین ندادهاند، یعنی تبعیض سیستماتیک همواره علیه این اقلیت مذهبی در جریان است. این مردم پیش از زلزله هم زلزلهزده بودهاند. حالا مصیبتشان دوچندان شده است.»
یکی دیگر از مشکلاتی که محمد به آن اشاره دارد، نبود مسوول پاسخگو است. می گوید نهادهای مدنی مشغول به کمکرسانی هستند و نهادهای دولتی هم در برخی مناطق دست به کار شدهاند اما هیچکس هیچ آماری نمیدهد؛ نه مردم میدانند این نهادها به کدام روستاها سر زدهاند و نه نهادها با مردمی که انفرادی اقدام کردهاند، در ارتباط هستند: «وقتی با حرکتهای جمعی و تشکلیافته مدام مخالفت میشود و اعضای تشکل های غیردولتی را بعد از دیدار با فعالان مستقل مدنی بازداشت میکنند، تاثیرات آن در بحرانهایی مثل زلزله خودنمایی میکند که اجازه ندادند ما با سازمانهای مردمنهاد همکاری کنیم. اینجا هیچکس، هیچ اطلاعات مشخصی ندارد. تازه مردم به فکر سازمان دهی خودشان افتادهاند.»
به باور محمد، دولت از مسوولیتهای خود عقبنشینی کرده است؛ چه در کمکرسانی به روستاها و چه در بازسازی مناطق مختلف: «روحانی از وضعیت مسکن مهر سوء استفاده میکند و به جای آنکه بگوید ما برای مردم خانه میسازیم، میگوید مردم خودشان دست به کار شوند. مردم در این شرایط با سیاستهای عقبنشینی از خدمات رسانی مواجه شدهاند. در روستاهای یارساننشین فقط کمکهای مردمی توزیع میشود و خبری از کمکهای دولتی نیست. همین امروز با دوستان در دالاهو صحبت میکردم که گفتند در برخی از روستاهای اطراف هنوز کمکهای مردمی هم به دست روستانشینان نرسیده است.»
فعالان مدنی حاضر در کرمانشاه که در دو روز گذشته به روستاهای پراکنده یارسانی و سنینشین سر زدهاند، میگویند هم چنان جسد از زیر آوار خارج میشود. مردمی که زنده ماندهاند، بدون امکانات دست به کار شدهاند و خشت و کاهگل میکنند تا جنازه عزیزانشان را پیدا کنند. مردم محلی به سرشماری کشتهها بلند شدهاند و در این میان، هیچ مقام مسوولی به سراغ روستاها نمیرود؛ انتظاری که بسیاری از یارسانیها و سنیها حداقل از نماینده خود در مجلس داشتند.
Ещё видео!