زرینه دختر تاجیکی است که سی و نه خواهر دارد. سرزمینشان را خشکسالی فرا گرفته و رفته رفته همهجا را از بین برده است. او و خواهرانش به کمک فریدون و سی و نه برادرش آب اندکی را به روستایشان میآورند. زرینه پیرمرد سبزپوشی را در کنار رودخانه ملاقات میکند و او بذر درختان را به او هدیه میکند. باغ سرسبزی در روستای زرینه جان میگیرد اما دیو خشکسالی دستبردار نیست و به باغ حمله میکند.
با زرینه همراه شویم تا ببینیم او در مقابل دیو چه فکری میکند؟ پیرمرد سبزپوش چه کمکی خواهد کرد؟ آخر قصه به کجا میرسد؟؟
#اتل_متل #tajikistan #atalmatal
Ещё видео!