دیگه طاقت نیاوردمو تا خودمو خیس نکرده بوده، با تمام وجود پا گذاشتم به فرار و تو اون برف و بوران، فقط با یه لُنگ، مثل اسب میدویدم 😱
قسمت اول این خاطره ترسناک سریالی مربوط به یه پیرمرد روستایی حدود 100 ساله هستش که دوره رضا شاه پهلوی به خدمت ارتش در میاد. ولی انگار چرخ روزگار براش خوب نمیچرخه و بر میگرده به روستاشون و چند روز بعد تازه روز های شوم و سیاه زندگیش و دیدارش با نسناس ها شروع میشه... 😲
اگه عاشق ژانر وحشت و داستان ترسناک واقعی هستی ، بهترین جایی که میتونستی پیدا کنیو پا گذاشتی. پس یادت نره بیای تو لینک پایینی و منم پیشاپیش ورودتو به جمعمون تبریک میگم 👇🏻
[ Ссылка ]
من مستر کابوس (Mr.Kaboos) ، راوی شماره یک داستانهای ترسناک و پرونده های جنایی وحشتناک هستم و به کانال من و در واقع خودت خوش اومدی. کافیه یکی از حکایت ترسناک های کانال رو تا آخر ببینی تا شاهد یه سبک متفاوت و بی مثل از روایت خاطرات ترسناک صوتی باشی و دیگه هیچوقت نتونی هیچکدوم از داستان وحشتناک هایی که هر هفته برات گذاشته میشه رو از دست بدی. یادت باشه یک روز در میون راس ساعت 9 شب منتظرتیم 🕘 🌔
داستان های ترسناک واقعی بیشتر این پایینن 👇
کتابی که روزگار این خانواده تهرانیو سیاه کرد⬇️
[ Ссылка ]
صد و سی سال پیش بزور داشت داماد اجنه میشد⬇️
[ Ссылка ]
اونجا فقط یه باغ نبود ⬇️
[ Ссылка ]
داستان ترسناکی که آخرش پرونده جنایی بود ⬇️
[ Ссылка ]
خونه جدید و همزاد بچه طبقه بالایی ⬇️
[ Ссылка ]
Video Footages:
[ Ссылка ]
[ Ссылка ]
داستان ترسناک
داستان ترسناک واقعی
داستان ترسناک جن
خاطرات ترسناک صوتی
ترس و وحشت
جن
جن آل
جن سیاه
گربه ی سیاه
خزینه
رضا شاه
#نسناس
#اجنه
#تسخیر
Ещё видео!