رسیده وقت هنرنمایی من
به انتظارم نشسته بابام حسن
یه لحظه آغوش گرم بابامو در کنار تو دیدم
دویدم از بین خیمهگاه و به قتلگاهت رسیدم
صدایی مثل صدای عمه کنار تو میشنیدم
امان امان ای دل امان ای دل
امان ای دل به کربلا
بهانه داره سینه تنگم عمو
مثل بقیه برات میجنگم عمو
تا تیزی تیغ دشمنت رو رو بازوهام کردم احساس
از علقمه با نسیمی اومد شمیم و عطر گل یاس
کنارم اومد همراه بابام عموی بیدستم عباس
عمو عموجانم عموجانم
عموجانم عمو عمو
عزیز عمو تو لاله آخری
برای پرواز من تو بال و پری
به روی دستان باغبونت رسیده فصل خزونت
وضو گرفتم به قطرههای زلال و خوشبوی خونت
شهادتت پیش قاسم و اکبر و بابات میرسونه
Ещё видео!