#Soldier_Kingdom
دوران سیاه طالبان
هفده سال پیش در چنین روزی، کابل بهدست طالبان سقوط کرد. گروه افراطی طالبان که غیر از اجرای سختگیرانه افکار بنیادگرایانهشان، برنامه دیگری نداشتند، در بدو ورد به کابل داکتر نجیب، رییسجمهور پیشین را بدون برگزاری هیچ نوع دادگاهی به دار آویختند و از همان روز اول چنان وحشتی بر کابل حاکم ساختند که نفس در سینه همه حبس شد. در شام همان روزی که کابل بهدست تحریک طالبان اشغال شد، رادیو کابل اعلامیه رهبری آن گروه را به نشر رساند. در آن اعلامیه گفته شد، مکتبهای دختران تا امر ثانی تعطیل است و زنان شاغل باید خانهنشین شوند. کار سفارتخانههای افغانستان در خارج معطل قرار داده شد و یک شورای سرپرست از رهبران طالبان، اداره حکومت را بهدوش گرفته است.
در روزهای پس از نشر آن اعلامیه، سربازان شلاقبهدست طالبان، به پاهای زنانی که چادری نپوشیده بودند، در جادههای کابل قمچین زدند. همچنان در همان روزها اعلام شد که همه مردان باید ریش بگذارند و در همه مساجد بهنام ملاعمر خطبه خوانده شود. این وضعیت همه مردم افغانستان را مایوس کرد. پیش چشم همه جهانیان گروهی در کابل به قدرت رسیده بود که ابتداییترین حقوق مردم را نقض میکرد و حاکمیت جبار و استبداد بیرحمی را در لباس مذهب بر افغانستان تحمیل کرده بود.
متاسفانه در آن زمان وزارت خارجه ایالات متحده امریکا، کشوری که دموکراسی را مبنای قدرت خود میداند و برای بسیاری از مردم جهان، یک الگوی دموکراسی است، به قدرت رسیدن طالبان را استقبال کرد. اما این استبداد بیرحم طالبانی و نقض فاحش حقوق بشر و حقوق زنان در فکر و دولتداری آنان بود که تا مدت طولانی هیچ کشوری جرات نکرد، حکومت آنان را بهرسمیت بشناسد. این مخالفان طالبان و جریان مقاومت بود که از افغانستان در سازمان ملل متحد، نمایندگی میکرد. پس از مدتی، پاکستان و عربستان سعودی، امارت طالبان را بهرسمیت شناختند. حالا دیگر برای همگان روشن است که شکلگیری و سلطه طالبان بر افغانستان، نتیجه سیاستهای عربستان سعودی و پاکستان بود.
اشتهای نفت در کشورهای غربی نیز سیاستمداران آن کشورها را به تمکین در برابر سیاستهای پاکستان و عربستان وادار کرده بود. حاکمیت طالبان، فقر، بیداد و وحشت باورنکردنیای بر افغانستان تحمیل کرد. متاسفانه در سالهای حاکمیت طالبان، طبیعت نیز به مردم افغانستان نامهربان شده بود و روستاهای کشور، از خشکسالی رنج میبرد، مردم مال و مواشیشان را به قیمت ناچیز به فروش میرساندند و از روستاهای خود بیجا میشدند.
اردوگاههای آوارگان در هرات در چند مورد شاهد مرگ روستاییان از اثر گرسنگی بود. بسیاری از مردم کابل را هم نان خشک اهدایی سازمان خوار و بار جهانی زنده نگه داشته بود. اما حاکمیت بیرحم طالبان بهجای توجه به این مسایل، در فکر رنگ ناخن زنان، ریش مردان، نشانهگذاری روی لباس هندوها و لشکرکشی و قتل عام در شمال و مناطق مرکزی کشور بود.
اسناد قتلعام مردم در شمال و مناطق مرکزی در سازمانهای بینالمللی وجود دارد، این قتلعامها شکافهای اجتماعی کشور را نهادینه کرد. برخی از کارمندان پیشین اداره طالبان حالا گلو پاره میکنند که این گروه افغانستان را از تجزیه نجات داد. این یکی از دروغهای شاخدار است. حاکمیت طالبان، شکافهای اجتماعی کشور را عمیق ساخت. همپیمانی طالبان با القاعده سبب شد که شورای امنیت سازمان ملل متحد، افغانستان را تحریم اقتصادی کند. متاسفانه حاکمیت طالبان هیچ نقطه روشن ندارد. بهجا است که آن را دوران سیاه طالبان بدانیم. این دوران سیاه باید در حافظه تاریخی جامعه زنده بماند، تا بار دیگر محکوم به تکرار آن نشویم.
Ещё видео!