رقص زنده یاد سعدی افشار
قولنج
نویسنده: داوود فتحعلی بیگی
کارگردان: حسین بابایی
بازیگران
سعدی افشار . مجید فروغی
طاهری سیرتی . مرجان قمری . رهام عسگرپور
حسین بابایی . سعید علیجان زاده . حمید غفاری
پس برخورد تئاتر با یک نمایش سنتی چگونه است؟ آیا تئاتر باید نمایشهای سنتی را به دلیل تکرارناپذیری وانهد و آنها را به بوته فراموشی بسپارد؟ مسلماً پاسخ این پرسش از سوی هر علاقهمند به تئاتری خیر است؛ چرا که نمایشهای سنتی در عین آن که بخشی از هویت فرهنگی و تئاتری ما را تشکیل میدهند، دارای قابلیتها و امکانات بیانی متعددی هستند که نمیتوان به راحتی از آنها چشم پوشید
نمایش سیاه بازی و روحوضی یکی از این دست نمایشهای سنتی است با امکانات بیانی فراوان که در برهه و در زمانی که ایران به سمت تجدد و نوخواهی گام برمیداشت به یک باره از بستر اجتماعیاش کنده شد و اکنون که پس از سالها متولیان فرهنگی در قالبهای مختلف از جمله جشنواره آئینی ـ سنتی به آن روی خوش نشان میدهند تبدیل به یک شیئی موزهای شده که تقدیس آن نه به عنوان یک شکل زنده هنری بلکه به عنوان هنری از دست رفته و منقرض شده است و آن را در جایگاهی موزهای قرار دادهاند که قرار است هرازچندگاهی بازدیدی از آن به عمل آید
هنرمندان تئاتر نیز از دیگر سو و به تبع چنین رویکردی به این برخورد موزهای با نمایش روحوضی بسنده کرده و گاه گداری در پی بازسازی و احیای آن برمیآیند و هر کدام سعی میکنند در بازسازی دقیق آن گوی رقابت را از دیگران بربایند و شاید با این کار ناخواسته به مرگ سریعتر این نمایش و از جمله تئاتر روحوضی کمک میکنند؛ چرا که هر چه سریعتر آن را از یک نمایش طبیعی به یک نمایش موزهای تبدیل میکنند
قولنج یکی دیگر از این نوع نمایشهاست که سعی دارد تمامی مولفههای نمایشهای سیاه بازی و روحوضی را در خود جمع کند و البته در این کار موفق است و حتی تا به آن جا پیش میرود که بزرگترین هنرمند پیشکسوت این عرصه یعنی سعدی افشار را بار دیگر و با وجود کهولت سن به صحنه فرامیخواند تا کپی هر چه دقیقتری از سیاه بازی ارائه دهد. اما همین نکته باعث میشود تا تمام نمایش زیر سایه سنگین حضور سعدی افشار قرار گیرد و هر چند حضور این هنرمند بزرگ عمیقاً مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد اما در همان حال ما را با پرسشها و چالشهای جدی در مقابل نمایش روبهرو میکند. آیا نفس حضور سعدی افشار برای موفقیت این نمایش کافی است؟ و در تبدیل یک اثر روحوضی به یک نمایش صحنهای چه تمهیداتی از سوی کارگردان پیشبینی شده است
کندن یک نمایش از خاستگاه اصلیاش یعنی حیاط خانهها و جشنهای عروسی و آوردن آن روی صحنههای تئاتر مستلزم وجود تغییراتی بنیادین است که نه حسن بابایی که بسیاری از کارگردانهایی که در طول سالیان دراز به این امر اقدام کردهاند نسبت به آن غافل و بیتوجه ماندهاند. اگر نمایش روحوضی و سیاه بازی برای مخاطبش جذاب بوده به دلیل تطابق آن با شرایط زمانی و مکانی اجرایش است اما امروز ما به عنوان احیاکنندگان این نمایش تا چه حد در پی این تطابق برآمدهایم
اگر قرار است نمایش سنتی زنده بماند باید آن را نه جلوی ویترینهای شیک و لوکس بلکه در جایگاه اصیل و واقعیاش قرار دهیم و اگر قرار است به صحنههای تئاتر منتقل شود باید آن را با زبان تئاتر تطبیق داد. بیگمان تئاتر میتواند از امکانات بیشمار بیانی این گونه نمایشها استفاده کند اما این امر مستلزم تحقق دو نکته بسیار مهم است: نخست پژوهش جدی در زمینه کشف امکانات بیانی این نمایشها و کشف لایههای متعدد و اشکال فراموش شده و ریشهیابی این نمایشها در دل تاریخ، که امری است که مورد غفلت قرار گرفته و با از دست رفتن آخرین هنرمندان اصیل این عرصهها امکان آن بسیار دشوار میشود و گام دوم و مهم نحوه استفاده از این تکنیکها و امکانات در صحنه تئاتر است؛ چرا که تئاتر نیازمند بهره گرفتن از این تکنیکها و امکانات بیانی است، اما در همان حال در پی تکرار آنها نیست بلکه تنها به عنوان یک منبع الهام به آن مینگرد و الگوی بارز آن را میتوان در بهرهگیری تئاتر مدرن غرب و کارگردانهایی چون جیورجیو استرهلر از کمدیا دلارته مشاهده کرد
#سعدی_افشار
#تخت_حوضی
#سیاه_بازی
رقص زنده یاد سعدی افشار #shorts
Теги
تئاترsadi afsharsiah baziتئاتر کمدیسعدی افشارسیاه بازیروحوضیتخت حوضیداوود فتحعلی بیگیمجید فروغینمایش کمدیتئاتر کمدی ایرانیجوحی و قاضیآقای قاضیسریال ایرانیجواد انصافیتخت حوضی نوجوانکمدیکمدی ایرانیخندهخنده دارنمایش ایرانینمایشنامه ایرانیآیینی سنتیآیینی سنتی و مدرنزری عمادداوود داداشینمایشنمایش آیینی سنتیسیاهبازیگریتئاتر ایرانیآییننویسندهsiah bazi shadi afsharتئاتر کمدی موزیکالتئاتر در صحنهyoutube shorts