🧠
اگر مثل اغلب آدم ها هستید، احتمالا نمیتونید جلوی ورود #افکار رو به حیطه ی آگاهیتون، بگیرید. حتی وقتی که مصرانه سعی میکنید پسشون بزنید. پس چطور میشه #فکر کردن رو متوقف کرد؟ چطور گفتگوی بی پایان توی سرمون رو متوقف کنیم؟ چطور اعتیاد به فکرامون رو بس کنیم؟
راه خاموش کردن افکارتون اینه که بفهمید شما، ذهنتون نیستید، شما، افکارتون نیستید. ماهیت حقیقی شما، یک چیزِ بسیار نامحدود تره. اغلب ما طوری #شرطی شدیم که فکر کنیم که ما، ذهنمون هستیم؛ که گذشته ی ما، تعیین میکنه که ما تا ابد چه کسی و چه چیزی هستیم. ولی افکار ما در مورد خودمون، صرفا #ایگو (#من_ذهنی - #نفس) هستن. ایگو، چیز بسیار عجیب و غریبیه. ایگو، یه مکانیزم دفاعیه که برای محافظت از خودش هرکاری میکنه. برای همینه که خیلی از افراد وقتی که در اشتباهن، ناراحت میشن. اونا باور دارن که افکارشون، هویتِ اونهاست. اگه ثابت شه که افکارشون غلطه، #هویت اونها شکسته میشه. گرچه، اگه درک کنید که شما، فکرهاتون نیستید، خودتون رو از #باور های محدودکننده ی ایگو، جدا میکنید. #ذهن، یک ابزار بقاست که همیشه در حال کاره، مانند قلب شما، یا دل و روده تان. تمام این عضوها، بخشی از ما هستند و ما از اثراتی که میذارن، آگاه هستیم، حتی گاهی میتونیم حرکتشون رو درونمون حس کنیم. ولی ذهن، تنها عضویه که پایه قرار میدیمش، و ادعا میکنیم که: «این، منم». اگه این درست بود، پایه قرار دادنِ ذهن دقیقا یعنی چه؟ اگه ما میتونیم به ذهنمون اشاره کنیم، پس اون کسی که داره اشاره میکنه، کیه؟ شما، اون کسی هستید که ذهنتون رو شامل میشه، و خودِ حقیقیِ شما محدوده و اثر بسیار بزرگتری داره.
شما میتونید از وسواس های فکری و #ترس ها و #رنج ها رها شید، از طریق دو #تمرین:
شماره1: به ذهنِ همیشه مشغول به تفکرتون گوش بدید
به عنوان یه #شاهد به ذهنتون نگاه کنید. اینکار شما رو به عنوان موجودی در ورای ذهن قرار میده. خودتون رو از افکارتون جدا کنید. صرفا فکرهاتون رو #نگاه کنید؛ مثل ابرهایی که توی آسمون آبی شناورن. مراقب باشید افکاری که از ذهنتون میگذره رو قضاوت نکنید. #قضاوت کردن، یه کار فکریه، یه کارِ ذهنی. اگه دیدید که دارید به فکراتون لقبِ احمقانه یا زیرکانه، خوب یا بد، درست یا غلط میدید، شما، خودتون نیستید، بلکه دارید ذهنتون رو به دو بخش تقسیم میکنید، و خودش رو در مقابل خودش قرار میدید. فقط به فکراتون گوش بدید. باهاشون باشید. بهشون #توجه کامل نشون بدید. بعد اجازه بدید عبور کنن، بدون اینکه رد، یا مطالبه شون کنید. اونا، شما نیستن. وقتی که #آگاهانه تجربشون میکنید خواهید دید که دیگه هویت خودتون رو ذهن خودتون نمیدونید. شما، آن «#آگاهی» هستید.
شماره2: آگاه بودن از لحظه ی حال
یعنی آگاه بودن از چیزایی که الان اطرافتون هست، محیطِ اطراف شما، بدنتون، ورودی هایی که از رشته هایی عصبیتون به مغزتون ارسال میشه، فعالیتی که اکنون مشغولش هستید، اینها لحظه ی حال اند. مثل تمرین اول، این تجربه ها رو قضاوت نکنید، فقط تجربشون کنید. اگه روی یه صندلی نشستید، صندلی رو زیر ران پاهاتون حس کنید، به طول و انحنای ستون فقراتتون دقت کنید، آیا پاهاتون در حال تکون خوردنه؟ یا ثابته؟ آیا پاهاتون از هم جدا هستن؟ یا کنار همدیگن؟
پس، دفعه ی بعد که یه درخت دیدید، جوری بهش نگاه کنید که انگار بار اوله دارید یه درخت می بینید، واقعا شکل شاخه ها رو #مشاهده کنید. حس شنیدن صدای حیوانات، صدای نسیم، که بین برگ ها موج میزنه. درخت رو با تمام حواستون مشاهده کنید. عکس نگیرید. #تحلیل یا #مقایسه نکنید، #آرزو نکنید که چیزی متفاوت باشه. هریک از این فکرها توجه شما رو از خودِ زیبایی، منحرف میکنه. فقط نگاه کنید. این هنرِ #حضور در #لحظه است. این، #نیروی_حال است.
هروقت حس کردید منفی گرایی به درون ذهنتون خزیده، از خودتون بپرسید: «آیا من در لحظه حضور دارم؟»
این پرسش به خودیِ خود باعث میشه در لحظه حضور پیدا کنید، و در #لحظه_حال، رنج وجود نداره.
Video Credit: @AfterSkool
Ещё видео!