یک شاخه گل 167 ابوعطا
با همکاری مرتضی محجوبی, علی تجویدی,
آهنگساز: مرتضی محجوبی
اشعار : گوهر قاجار
خواننده : مرضیه
گوینده: روشنك
گوینده: روشنك
یارب آن شمع شب افروز كه جانان من است
زچه رو در طلب سوختن جان من است
آن كه دارد به رخش مجمع زیبایی را
چه غم از حال دل زار پریشان من است
گوهر قاجار - دو بیتی
گوینده: روشنك
این كلام موزون به روش عراقی و به سبك شیخ اجل سعدی اثر طبع بانوئی است سخنور به نام حاج گوهر خانم وی از نوادگان دختری فتحعلی شاه قاجار است و گوهر تخلص می نموده گوهر گر چه بیشتر اوقات خود را صرف مطالعه در نجوم و ستاره شناسی نمود ولی چون علاقهٔ مفرطی به غزل های خواجه و سعدی داشت رفته رفته با استقبال از این دو سخنسرای بزرگ طبع آزمائی نمود تا بدانجا كه غزل های دلنشین سروده كه در دیوانی به نام گوهر جمع است و بالغ بر چند هزار بیت می گردد.
گوینده: روشنك
جام می گر زطرب از كف دل بر گیرم
عمر بگذشته به پیرا نه سر از سر گیرم
گر بجز جام نگیرم به جهان عیب مكن
حاصل عمر همین است كه ساغر گیرم
گوهر قاجار - دو بیتی
گوینده: روشنك
شكن زلف مسلسل به رُخَت بر زده ای
خانهٔ صبر مرا آتش بر در زده ای
داده بر چشم سیه عشوه فروشی تعلیم
از پی بردن دل حیلهٔ دیگر زده ای
سر تسلیم نهادست به پیشت زوفا
تیر مژگان جفا از چه به گوهر زده ای
گوهر قاجار - غزل
خواننده ترانه: مرضیه
از غم دل ناله ها دارم نباشد دردم را دوایی كجایی ای ساقی كجایی
جامی كه مرا دیوانه كند با هستی خود بیگانه كند
اثر نكند نالهٔ زارم تا كِی از برِ من جدایی دور از دیدهٔ من چرایی
ای مستی جان از بادهٔ تو جانی كه منم دلدادهٔ تو
خسته دلی دارم زفتنهٔ گردون كه در سبویت جای می خون میریزد
بس كه بَرَد سوزد شراره غم جانم اگر بر آرم آه از دل آتش خیزد
آمد جان به لبم وز دل جدا نشود تاب و تبم گِریَد چو شمعِ سحر روز و شبم از تنهایی
بازا در محفلِ من كز آتشِ غم سوزد دلِ من ای راحتِ جان تا كِی زغمت بنالد دلِ من
نباشد از جهان زقصه اشگِ غم حاصلِ من نباشد از جهان زقصه اشكِ غم حاصلِ من
ترانه سرا: رهی معیری
Ещё видео!