#text
اشتباه نکنید این صدام نیست این میخاییل رمضانه‌
میخاییل رمضان یک معلم ساده روستایی بود که توی هر محفل و ‌جمعی که میرفت
اون رو با صدام اشتباه میگرفتن و همین مسئله براش کلی دردسر ایجاد کرده بود

میخاییل میگه وقتی برای اولین بار صدام منو توی دفترش دید ، تا چند دقیقه اصلا پلک نمیزد.

صدام از میخاییل رمضان میخواد که بدل اون باشه و میخاییل رمضان
هم از ترس و ناچاری مجبور به قبول کردن این امر میشه و حتی توی خاطرات میخاییل رمضان اومده
که اولین گفت و‌گوی‌ که صدام با من داشت با بدجنسی و مکارانه ازم پرسید: ممکنه که پدرم مادر تورو توی کاظمین
ملاقات کرده باشه ؟ و بعد موزیانه و با خنده ای تلخ و زننده گفت احتمالا پدرم با مادرت کارهایی کرده باشن،

تنها تفاوت میخاییل با صدام این بود که دماغ صدام یکم بزرگتر به نظر میرسید پس
با کمک جراحان آلمانی دماغ میخاییل رو بزرگتر کردن و
این معلم صاف و ساده حدود بیست سال در نقش بدل صدام بود

میگن استخبارات عراق شبانه روز به این بنده خدا آموزش میدادن که مثل صدام حرف بزنه ، راه بره ، نگاه کنه ، بخنده و تمام مدت
در حبس کامل در اختیار مامورای استخبارات بوده
رمضان ، به جای صدام به جبهه های جنگ باایران ، روستاهای کردنشین، جاهای خطرناک میرفت

بعد از سقوط صدام میخاییل رمضان ابتدا به کانادا و بعد به آمریکا فرار میکند و تا الان هویتش رو از همگان مخفی کرده

چرا باید سرنوشت یک انسان بیگناه اینجوری باشه؟
شما دلتون میخواست بدل کدوم آدم مهم باشین؟

свернуть