📣 بررسی و تحلیل رویدادها با ایرج جمشیدی
🔻 صد سال پیش ( انتشار یکی بود یکی نبود جمالزاده)
➖ پروفسور حسن امین (حقوقدان و تاریخدان)
مقدمه 00:00
یکی بود یکی نبود 01:08
اولین داستان نویس | جمالزاده یا صادق هدایت 02:09
ادبیات عامیانه در آثار جمالزاده، دهخدا و احمد شاملو 03:49
مکاتبات با جمالزاده 06:30
فارسی شکر است 08:50
نقل قولی از محمد حسنین هیکل در خصوص فردوسی 10:46
علت وقفهی جمالزاده در نگارش 12:20
ارکان ادبیات فارسی 13:50
ایرانیان شاعرانهترین ملت جهان 14:09
جعفر خان از فرنگ برگشته 14:48
سیدمحمدعلی جمالزاده اصفهانی معروف به محمدعلی جمالزاده داستاننویس، روزنامهنگار، مترجم، منتقد ادبی، پژوهشگر و فعال سیاسی در دوران مشروطیت بود.
نویسندگان با اتفاقی جمعی، محمدعلی جمالزاده را پدر داستاننویسی نو و آغازگر سبک واقعگرایی در ادبیات معاصر میدانند. جمالزاده ادبیات را به میان مردم آورد و زندگی و دغدغهٔ آنان را موضوع نوشتههایش کرد. قصهها، اصطلاحات عامیانه و مَثلهای زبانزد مردم بنمایه داستانهای جمالزاده را تشکیل میدهد. زبانش، زبان مردم است و کوشیده با لحنی طنزآمیز و طعنی حزنانگیز خُلقیات ناپسند ایرانیان را در روزگار خود آشکار سازد. او با بهرهبردن از شیوهٔ محاوره و استفاده از اصطلاحات و تعابیر، سبک ادبی جدیدی را خلق کرد که بر کارِ نویسندگان پس از خود مؤثر افتاد.
سیدمحمدعلی جمالزاده در خانوادهای مذهبیسیاسی از اهالی اصفهان بهدنیا آمد. مادرش، مریمخانم دختر یکی از بزرگان و اعیان اصفهان بود که در آموزش او سعیِ تمام کرد. اما پدر، سیدّجمالالدین واعظاصفهانی معروف به صدرالمحققین از خطیبان مشهور مشروطهخواه دوران قاجار بود. در کسوت روحانی به مبارزه با ظلم و استبداد روزگار خود برخاست و از آزادیخواهانی بود که با کلام و قلمِ خویش به جنگ با دشمنان آزادی و عدالت شتافت و عاقبت در این راه کشته شد.
سیدحسن تقیزاده، سیدّجمال را از «مؤسسان آزادی سیاسی» ایران میداند. علاوهبر فعالیتهای سیاسی، اهل وعظ و خطابه است، کلامش دلنشین و عامهپسند است. از عمده صفات سیدّجمال، سخنگوییاش بهزبان عوام و استفاده از تعبیرات و مَثلهای عامیانه است؛ چنان در دل و جان مردم اثر میگذارد که هوادارانش مواعظ و سخنانش را در نشریه الجمال بهچاپ میرسانند.
محمدعلی روزگار کودکی را در اصفهان گذراند و در مکتبخانههای اصفهان، تحصیلات مقدماتی را. چون از دهسالگی فراتر رفت، پدر را در سفرهایش به شهرهای مختلف برای وعظ، همراهی کرد. بهدلیل جور و ستم مسعودمیرزا (ظلّالسطان) حاکم اصفهان، مجبور شد در سال۱۲۸۲ش همراه خانواده به تهران مهاجرت کند. پس از چندسالی، پدر او را برای ادامه تحصیل به بیروت فرستاد.[۶] در مدرسهای که به دست کشیشهای لازاری اداره میشود درس خواند و در همین ایام نخستین بارقههای قریحهٔ ادبی او در نوشتههایی نمایان شد که برای نشریه دیواری این مدرسه دست بهقلم برد.
جمالزاده در لبنان بود هنگامی که محمدعلیشاه قاجار (سلطنت ۱۳۲۴تا۱۳۲۷ق یا ۱۹۰۶تا۱۹۰۹م) مجلس را بهتوپ بست و آزادیخواهان را سرکوب کرد. سیدجمال سعی کرد خود را به عتبات برساند؛ اما توسط عمال دولتی بروجرد به قتل رسید.اندوه ناشی از شکست مشروطیت، کشتهشدن پدر و ترس از محیط خفقانآور ایران چنان ضربهای به روح محمدعلی واردآورد که برای همیشه ایران را ترک کرد و جز در چند سفر کوتاه، حاضر نشد دیگر به وطنی بیاید که هم از آن گریزان است و هم شیفته و دلبستهٔ فرهنگ و ادبیات آن.
او به قصد ادامه تحصیل، عازم فرانسه شد. دیپلم خود را در رشتهٔ حقوق از دانشگاه دیژون گرفت و با آغاز جنگ جهانی اول، برای همکاری با «کمیته ملیون» در سال۱۲۹۴ش به آلمان رفت. «ملیون» کمیتهای بود که بههمت سیدحسن تقیزاده برای مبارزه علیه دولتهای روس و انگلیس در برلین شکل گرفت. در همین دوران نوشتن برای مجلهٔ کاوه را آغاز کرد. وی پیش از انتشار داستانهایش، برای کاوه و چند نشریه دیگر مطلب مینوشت. اما کار نویسندگی حرفهای او با کاوه آغاز شد. بهعقیده ایرج افشار «دانشگاه واقعی او دورهٔ همکاریش با مجله کاوه در برلین بود» که در آن دوره با راه و روش تحقیق بهسبک اروپایی آشنا شد و مقدمات پژوهشگری و مقالهنویسی را در همین ایام فراگرفت.
جمالزاده نویسنده پرکاری بود. علاوهبر داستاننویسی، آفریدههای ارزشمندی نیز در حوزهٔ تاریخ ایران، ادبیات، مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران دارد. وی با داستان کوتاه «فارسی شکر است» قدم به دنیای داستاننویسی میگذارد. نخستین مجموعهداستان کوتاه او یکی بود و یکی نبود در سال۱۳۰۰ش در برلین بهچاپ رسید؛ کتابی که بهاعتقاد بسیاری، راه نوشتنِ داستانکوتاه بهسبک جدید را باز کرد. زبان داستانهای جمالزاده ساده و آکنده از اصطلاحات عامیانه و مَثلهاست. طنزی تلخ دارد که با آن معایب و خصلتهای ناپسند ایرانیان را برشمرده و آن را عمدهترین مانع در مسیر پیشرفت آنان میداند. «فارسی شکر است»، «دارالمجانین»، «سر و ته یک کرباس» و «تلخ و شیرین» از مشهورترین آثار او در حوزهٔ ادبیات داستانی است. «تاریخ روابط روس با ایران»، «پندنامه سعدی یا گلستان نیکبختی»، «قصهٔ قصهها»، «بانگ نای»، «فرهنگ لغات عوامانه»، «طریقه نویسندگی و داستانسرایی»، «سرگذشت حاجیبابای اصفهانی» و «اندک آشنایی با حافظ» از آثار دیگر او در زمینهٔ سیاست و ادبیات بهشمار میرود.
Ещё видео!