اجرای خصوصی محمدرضا شجریان و حبیبالله بدیعی
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر میزند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
توانگرا دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
که بر صحیقه هستی رقم نخواهد ماند
تا به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده ام
خانه به خانه در به در کوچه به کوچه کو به کو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ تار به تار و پو به پو
میرود از فراق تو خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
مارا همه شب نمیبرد خواب
ای خفته ی روزگار و دریاب
در بادیه تشنگان بمردند
وز حله به کوفه میبرد آب
یارا تو کجا و ما کجاییم
تو زهره کیی و ما توراییم
چون من شده ام به کوی تو مست
وی را نتوان گرفت و در دست
Ещё видео!