صحبتهای یوسف عزیزی در نشست بررسی پارادایم رفتار بازیگران منطقهای و فرامنطقهای خاورمیانه در شرایط جدید بینالمللی در اندیشکده مرصاد.
این نشست روز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ (مصادف با ۹ می ۲۰۲۲) برگزارشد و کارشناسان مسائل بینالملل، تغییرات کلان در فضای سیاسی بین المللی را از زوایای مختلف مورد برسی قرار دادند.
آقایان یوسف عزیزی، علی عبدی، حمید عظیمی، مسعود صدر محمدی و وحید اخوت با بررسی شرایط جدید از دیدگاه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای فعال در معادلات سیاسی خاورمیانه سعی کردند تصویری کلان از روندهای جدید این منطقه ارائه دهند.
فیلم کامل این نشست و نظرات دیگر کارشناسان از لینک زیر قبال دسترسی است:
[ Ссылка ]
تفاوت رویکرد جمهوریخواهان و دموکراتها به تحولات اخیر سیاست بینالملل
بخصوص منطقه خاورمیانه
یوسف عزیزی
در حالت کلی در فضای تصمیمگیری سیاست خارجی آمریکا یا با جریان راست مواجه هستیم و یا راست رادیکال و افراطی، که هر دو دیدگاه در حالت کلی شامل این شاخصها میشوند:
اعتقاد به «استثنایی بودن» یا «منحصر بهفرد بودن» آمریکاییها، چه نظام سیاسی و چه تاریخ و ارزشهای آمریکایی، اعتقاد به رهبری بلامنازع نظامی و اقتصادی آمریکا در جهان تا وسیلهای برای گسترش دموکراسی و ارزشهای مدنظر آمریکایی در جهان باشد، و اعتقاد به حق طبیعی و مشروع آمریکا برای مداخله از هر نوع در جایجای دنیا تا بتواند اهداف و منافع خود را تأمین کند.
پس هسته اصلی دو حزب آمریکا تفاوتی در نگاهشان به جهان ندارند هر چند بخش کوچکی در حزب دموکرات، پراگرسیوها، و بخش کوچکی در حزب جمهوریخواه، لیبرتارینها، اختلافات جدی با همحزبیهای خود و با سیاست خارجی مداخلهگرانه آمریکا دارند، ولی قدرت چندانی در تغییر ریل سیاست خارجی آمریکا نداشته و بخاطر فضای دوقطبی شدید آمریکا نمیتوانند با هم متحد هم شوند. اندیشکده نوپای «مؤسسه کشورداری مسئولانه کویینسی» را میتوان از این منظر تلاشی در جهت همافزایی جریانهای خسته از سیاست خارجی سنتی آمریکا دانست.
گذار در نظم بینالملل از ساحت تکقطبی به رهبری آمریکا به ساحت چندقطبی مخصوصا با سرعت فوقالعاده رو به رشد چین عامل کلیدی است تا کلیت ساختار تصمیمگیری سیاست خارجی آمریکا به سمت دیدگاهها، اندیشه و سیاستگذاری نوواقعگرایان میل کند، امری طبیعی که راه فراری پیش پای دیدگاههای قدیمی دوران پسا جنگ سرد نمیگذارد و آمریکا مجبور به انطباق با شرایط جدید خواهد بود. انتقال تحلیلگران ارشد نوواقعگرا مثل خانم «امّا اشفورد» از مؤسسه کیتو به شورای آتلانتیک (بازوی فکری-تحلیلی ناتو) نمونه بارزی از این چرخش دیدگاه در فضای اندیشکدهای واشینگتندیسی هست.
در مورد خاورمیانه ذکر این نکته مهم است که اولویت این منطقه در نزد تصمیمسازان و مردم آمریکا بسیار کاهش یافته و جنگهای بیپایان ۲۰ ساله اخیر افغانستان و عراق و سوریه و ... مردم آمریکا را بسیار به آغاز جنگی دیگر در این منطقه بدبین کرده است. باید دانست که اتفاق نظر کاملی در مورد اهداف و کلیات سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بین بدنه اصلی دو حزب آمریکا وجود دارد و اختلافات ظاهری موجود صرفا در مورد استراتژیها، تاکتیکها و نوع بیان روایت مشکلات و راهحلها است.
در اینکه هدف آمریکا، چه دموکرات چه جمهوریخواه، مهار ایران و تغییر رفتار منطقهای و بینالمللی ایران است، تفاوتی وجود ندارد و آنچه گهگاه رفتارهای متناقض در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران مشاهده میشود نشأت گرفته از همان تغییر استراتژی دولتهای مستقر با تاریخ مصرف مشخص در سیاست آمریکاست.
Ещё видео!