عُمَر خَیّام نِیشابوری فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر رباعیسرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی بود. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بودهاست ولی آوازهٔ وی مدیون رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد.
در افسانهای، چنین آمده که روزی خیام با شاگردان از نزدیکی مدرسهای میگذشتند. شماری، دست به کارِ بازسازی آن آموزشگاه بودند و چارپایانی، پیوسته بارهایی (شامل سنگ و خشت و غیره) را به داخل مدرسه میبردند و بیرون میآمدند. یکی از آن چارپایان از وارد شدن به مدرسه میترسید و هیچکس نمیتوانست آن را وارد مدرسه کند. چون خیام این اوضاع را دید، جلو رفت و در گوش چارپا چیزی گفت. سپس چارپا آرام شد و داخل مدرسه شد. پس از اینکه خیام بازگشت، شاگردان پرسیدند که ماجرا چه بود؟
خیام بازگفت که آن خر، یکی از محصلان همین مدرسه بوده و پس از مردن، به این شکل درآمده و دوباره به دنیا بازگشتهاست (اشاره به نظریهٔ تناسخ) و میترسید که وارد مدرسه بشود و کسی او را بشناسد و شرمنده گردد. من این موضوع را فهمیدم و در گوشش خواندم:
ای رفته و بازآمده بَل هُم گشته نامت ز میان مردمان گم گشته
ناخن همه جمع آمده و سم گشته ریشت ز عقب درآمده، دُم گشته
خیام در جست و جوی خدا بود و در نهایت اینو کشف کرد؟ …
Теги
هدفموفقیتروانشناسیرواندرمانیفیروزیآلمانایرانافقانستانشکسترسیدن به موفقیتحسادتزندگیفرویدناخودآگاهناهشیارخودآگاهانگیزهسخن بزرگانفلسفهتحليل روانشناسیذهنبرنامه ریزیلکانانگیزه موفقیتانگیزشروانعشقروحمثبتیونگژیژکآنیما و آنیموسنیمه گمشدهفمنیستعاشقسایهعشق در یک نگاهفتیشسرکوب جنسحافظنیچهرنج های ورتر جوانغزلسعدیمولانابودافردوسیفاوستقانون جذبمثبت گراییعرفانخیامکوزهافسردگیاضطرابترومامهاجرتعباس کیارستمیسهراب سپهریتارکفسکی