در افغانستان نام هزاره، مرادف کلمه شیعه بکار می‌رود. تا جایی که وقتی حرف از شیعه و شیعیان می شود، همه گمان می کنند که صحبت راجع به هزاره ها است‌. اما واقعیت این است که همه‌ی هزاره ها شیعه نیستند- ما هزاره های اسماعیلی هم داریم و البته هزاره های اهل سنت که تعداد شان کم نیستند. و از طرفی شیعه هم در افغانستان تنها منحصر به هزاره ها نمی شود، سادات، قزلباش ها، جمعیتی از پشتون ها و تاجیک ها و سایر اقوام افغانستان نیز شیعه هستند. که متاسفانه تا همین اواخر بسیاری از اقلیت های شیعه غیر هزاره نمی توانستند عقاید خود را آزادانه ابزار کنند و به اصطلاح تقیه می کردن. چرا؟ بخاطر تضادی که نسبت به شیعیان وجود داشت. شاید شنیده باشید که عبدالرحمان خان که خودش را امیر آهنین لقب داده بود ۶۸ در صد از نفوس هزاره ها را در قرن نوزدهم قتل عام کرد. فکر می کنید او چگونه موفق به این کار شد؟ می دانید که هزاره ها آن زمان بزرگترین گروه قومی در این سرزمین ها بودند که ما امروز ما انرا افغانستان می نامیم‌. عبدالرحمان، برای اینکه بر هزاره ها پیروز شود، فقط یک کار کرد: هویت مذهبی هزاره ها را هدف قرار گرفت. او جمعی از مفتی‌ های خود فروخته سنی را که اتفاقا در بین مردم ساده لوح آن زمان با دزدی، دغل بازی و فریب‌کاری محبوب هم شده بودند- مأموریت داد که هزاره های شیعه را تکفیر کنند و چور و چپاول مال و ناموس شان را به اِذن خدا و رسول حلال بشمارند. آنها همین کار را کردند. و خیلی زود مردم مجاهد از شمال و جنوب و شرق و غرب برای ج.هاد و بهشت و حوری و غنیمت به طرف هزاره‌جات صف کشیدن و بلاخره آن تراژدی قتل عام رخ داد. پس از آن حادثه، هزاره ها و شیعیان به حاشیه رفتند. نام هزاره به دشنام اجتماعی بدل شد. از همین رو شیعیان غیر هزاره جرئت نمی کردند مذهب خود را اظهار کنند- مبادا به سرنوشت هزاره ها دچار شوند. و اینکه بخشی از هزاره ها سنی شدند و هویت هزارگی خود را انکار کردند هم به همین خاطر است‌. فکر می کردند، اگر هویت هزارگی و شیعی خودرا کنار بگذارند- می‌توانند در بین تاجیک ها و اهل سنت در امان بمانند‌. متاسفانه در عمل هرگز‌ این اتفاق نیفتاد و آنها در بین جامعه‌ای افغانستان سرگردان شدند.‌
هزاره های شیعه در سه چهار دهه ی قبل برتری بزرگی نسبت به هزاره های سنی در زمان حاضر داشتند و آن «هویت هزارگی» شان بود. آن ها با هویت «هزارگی» برای قدرت مبارزه کردند تا از آن طریق موقعیت اجتماعی شان تثبیت شود. شهید مزاری با این باور که «مذهب مشکل هزاره ها نیست، بلکه سیاست مشکل هزاره هاست»، توانست هزاره ها را در قالب «جمعیت سوم» در افغانستان تثبیت کند و جایگاه آن ها را در قدرت نشان دهد. اما آنچه از قلم و قدم باقی ماند، «هزاره های اهل سنت» این سرزمین بودند که هم در کنار تاجیک ها جا نیافتند و هم در کنار هزاره ها. و به کلی فراموش شدند. همین امروز خیلی از شهروندان کشور از وجود آنها بی خبر اند‌.
در این ویدیو نگاهی تاریخ و جغرافیای هزاره های اهل سنت افغانستان انداخته ایم.
---------

#هزاره_های_اهل_سنت #کاتب_پادکست #هزاره #تاریخ_اقوام_افغانستان
#Kateb_podcast
#Katebpodcast

свернуть