سال ۱۹۸۰ رونالد ریگان کاندیدای حزب جمهوری خواه رئیس جمهوری آمریکا در مناظره انتخاباتی خود با اشاره و نقد ضعفی بزرگ در سیاست خارجی آمریکا حقایق بسیاری را برای مردم آمریکا و دنیا روشن کرد.
در آن زمان هیچ کس نمی‌دانست سازمان امنیت آمریکا و کارتر بیش تر از ده سال بود که با خمینی در ارتباط بودند و برای سقوط محمدرضا شاه پهلوی نقشه ها کشیده بودند. این اسناد در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ برای اولین بار در دسترس عموم قرار گرفت.
آمریکایی ها در دهه هفتاد به بهانه جلوگیری از ترویج کمونیسم در خاورمیانه و چند کشور دیگر چون کره جنوبی و آرژانتین از طریق سیستم های اطلاعاتی خود نقشه انقلاب و شورش میکشیدند تا با ایجاد بی نظمی ها بتوانند کنترل آن کشورها را به دست بگیرند و پیروز جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی باشند.
ایران برای آمریکایی ها کشوری متفاوت بود. شاه ایران از متحدان اصلی آمریکا محسوب میشد و آنها در ظاهر به این همکاری مفتخر بودند. ایران در حال توسعه از آنها هواپیما و اسلحه وخودرو می‌خرید و در کشورشان سرمایه گذاری میکرد. اما چیزی دموکرات های آمریکا را آزار میداد که خلاف نظر بسیاری از سیاستمداران آمریکا در آن زمان بود. این اختلاف تا جایی بود که برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا بارها به کارتر هشدار داده بود که سقوط شاه به ضرر آمریکا خواهد بود و او میبایست شاه را حمایت کند. اما کارتر سولیوان را مامور کرد تا سقوط شاه را قطعی کند.
محمدرضا شاه مردی باهوش، ایران دوست و انسان دوست بود. او چنان به پیشرفت ایران و ایرانی اعتقاد داشت که باور نمی‌کرد مردمش که آنها را شاه خطاب میکرد بعد از آنچه او و پدرش رضا شاه بزرگ از اقتصاد و رفاه و مدنیت برای آنها به ارمغان آورده به او خیانت کنند.
فقط با مطالعه بخش کوچکی از اسناد محرمانه آمریکایی ها که ترامپ در اختیار عموم قرار داد میتوان دریافت که آنها تا دل سازمان اطلاعات و امنیت ایران ساواک و ارتش نفوذ کرده بودند و نقشه های شوم سقوط پهلوی را زیر پوشش انقلابی به ظاهر مردمی میچیدند. هنوز از دخالت ها و نقشه های شوم انگلیس، شوروی سابق، آلمان نازی و فرانسه چیز زیادی نمی دانیم. آنها هنوز اسناد مرتبط با ایران را از مردمان خودشان و دنیا پنهان میکنند و هربار خبرنگار یا فیلمسازی به آنها دسترسی پیدا میکند با هزار دسیسه و فریب صدایش را خفه میکنند.
شورش ۵۷ در واقع یک کودتای تمام عیار بود در ظاهر انقلابی مردمی و اسلامی. طبق گفته ریگان کمتر از یکسال بعد از سقوط محمدرضا، او آنقدر هم که میگفتند مستبد نبود و حقوق بشر در ایران در حدی رعایت میشد که کیفیتش از کشورهای دیگر آن دوران از شوروی بسیار بالاتر بود.
مردم ایران فریب غریبی ها را خوردند. دروغ رسانه ای آنها را باور کردند و ساده لوحانه به دنبال شیادان مذهبی و روسی با شعار مرگ بر امپریالیست و استعمار خود را در چنگال استعمارگران بدنام دنیای مدرن گرفتار کردند. اما دریغا که هیچوقت اشتباه خود را نپزیرفتن و همچنان اسیر رسانه های بیگانه ذهن خسته و رنجورشان را آلوده فریبکاری ها و دسیسه های آنها میکنند.
دایی جان ناپلئون هایی که شب تا صبح بی بی سی فارسی و صدای آمریکا گوش میکنند و صبح متوهم و سرگشته به خیال زرنگی شعار کار کار انگلیسی هاست میدهند و ایران دوستان حقیقی را قربانی چهره های صادراتی همین رسانه ها میکنند. برای آزادی ایران میبایست ابتدا خودمان را از چنگال بی رحم این رسانه ها برهانیم.
از خودتان بپرسید چرا انگلیسی ها و آمریکایی ها و اعراب و اصلاح طلب های روسی هزینه های نجومی میکنند تا برای شما خبر و گزارش و مطلب تهیه کنند؟
این گربه ها برای رضای خدا موش نمیگیرند
