قِزِلباش مجموعهای بود از ایلهای شمالباختریِ فلات ایران (در خاور ترکیهٔ امروزی) که پیرو طریقت صفوی بودند و شاه اسماعیل یکم به یاری آنها سلسلهٔ صفوی را پس از براندازی سلسلهٔ آققویونلوها بنیانگذاری کرد. بهطورکلی به ارتش ایران در زمان صفویان، «قزلباش» میگفتند. لغت قزلباش از دو واژهٔ ترکی آذربایجانیِ قزل به معنی «زرین و سرخ» و باش به معنی «سر» تشکیل یافتهاست. وجه تسمیهٔ آن مربوط میشود به کلاه سرخی که پیروان این طریقت به سر داشتند و توسط شیخ حیدر ــ پدر شاه اسماعیل اول ــ برای صوفیانِ مرید ابداع شده بود. قزلباشها ریشهای خود را میتراشیدند و سبیلهای درازی میگذاشتند و روی سر تراشیده خود کاکل بلندی جا میگذاشتند، قزلباشها کلاههایی به رنگ ارغوانی به سر داشتند که به نشانهٔ ۱۲ امام شیعه ۱۲ خط راه راه روی آنها دیده میشد. ایلات قزلباش از ایلات آذربایجان، ترک، کرد، تالش، تات و پارسی تشکیل شده بود. با پیوستن خانها و قبایل جنوب سبلان و ارسباران و مغان به قزلباشها و فرمانبری کامل آنها از شاه اسماعیل، قدرت و توان ارتش ایران، که آن زمان قزلباش نامیده میشد، بالا رفت. بعدها، با پیوستن ایلها و قبایل کوچک قزلباش به یکدیگر، ایل بزرگ شاهسَوَن تشکیل شد. مجموعهٔ ترکمانان (اویماق) اصلیِ قزلباش متشکل از هفت ایل بود به نامهای: استاجلو- بهارلو- تَکَلّو- روملو- شاملو- افشار- قاجار
ایلات غیرترک قزلباش که تاجیک نامیده میشدند نیز شامل: تالشها و تاتها- لرها و لکها (مانند خاندان زند)- گروهها و خاندان مشخص کرد- گروهها و خاندان مشخص پارسی- اهالی قفقاز مانند گرجیها، چرکسها، ارمنیها، لازها، اوسِتیها و... بعدها دو ایل از افغانستان نیز به این اتحادیه پیوستند. جامعهٔ قزلباش، بهعنوان یکی از طریقتهای علویگری در شرق آناتولی، هنوز وجود دارند که کردهای زازا بیشترین پیروان آن شمرده میشوند. شاه اسماعیل و اشعار او یکی از منابع دینی آنها بهشمار میرود. نیروهای نظامی قزلباشها در درجهٔ اول خود را متعهد به اطاعت از سران قبیله و خاندان (اویماقِ) خود میدانستند و حقوق و مواجب خود را نیز از این سرانِ ایل دریافت میکردند. شاه عباس اول، با تشکیل نیروهای شاهسَوَن، که تنها از شاه حقوق میگرفتند و زیر فرمان مستقیم گماشتگان شاه بودند، در کنار تشکیل سپاه «غلامان خاصهٔ شریفه»، سعی در افزایش قدرت شاه در مقابل خودسریهای برخی امرای قزلباش داشت. امرای قزلباش عموماً بهعنوان امرای نظامی و حاکم ولایات تعیین میشدند، اما معمولاً امور دیوانی و وزارت در حیطهٔ کاریِ آنها قرار نداشت. در زمان شاه عباس یکم، از ادغام تعدادی از قزلباشها، ایل شاهسَوَن ایجاد شد. بالاترین مقام قزلباش، سپهسالار یا «امیرالامرا» بودهاست. با اصلاحاتی که در زمان شاه عباس یکم صورت گرفت، مقامهای «وکیل» و «امیرالامرا»، که بیاستفاده شده بودند، با جایگاه «سپهسالار» جایگزین شدند که فرماندهی کل قوا ــ اعم از ترکمان و غیرترکمان ــ را بر عهده داشت و این مقام معمولاً بر عهدهٔ یک نجیبزادهٔ ایرانی فارسیزبان بود.
Ещё видео!