چه کسی نفت را ملی کرد؟
انتشار گفتگوی نفتنا با دکتر زیباکلام واکنش هایی در پی داشت. زیباکلام در بخشی از گفتگوهایش در توصیف وضعیت پیش از ملیشدن نفت گفته بود که:«در سال 1312 رضاشاه نفت را به تعبیری ملی کرد، قرارداد دارسی را یک جانبه فسخ کرد و این باعث شد که نیروی دریایی انگلستان جنوب را محاصره و از ایران به جامعۀ ملل شکایت کند. در نهایت رضاشاه نتوانست در برابر انگلستان کاری از پیش ببرد اما منجر به قرارداد 1933 شد.»مصاحبه نفتنا با دکتر فروزنده را در رابطه با این نظر دکتر زیباکلام بخوانید:
دکتر زیباکلام در مصاحبه با «نفتنا» می گویند در حقیقت کسی که نفت را در ایران ملی کرد رضاشاه بود نه مصدق.
شما با این توصیف موافق هستید؟
فروزنده: نقل است که رضاشاه قرارداد دارسی را پاره کرد و در آتش انداخت.در درستی و نادرستی تاریخی این کار البته تردیدهایی هست. اما با فرض پذیرش آن، انگیزه رضاشاه برای هیچ سازی(لغو) قرارداد دارسی و رویارویی با انگستان کمبود درآمدهای نفتی رضاشاه پس از سال 1930 بود که شوند تنش میان دو کشور شد.رضاشاه یک برنامه گسترش عمرانی داشت و در منابع آن با مشکل روبرو بود.از همین رو خواستار فراهم کردن درآمد بیشتر از راه های گوناگون، از جمله افزایش درآمدهای نفتی بود.پس از فسخ یکطرفه قرارداد دارسی انگلستان به سازمان ملل آن زمان شکایت برد و پرونده ایران به دادگاه لاهه رفت. ایران نیز پس از چند ماه طرح دعوی کرد و دو طرف پای میز گفتگو نشستند.سرانجام این گفتگوها قرارداد 1933 بود. این قرارداد جدید دو موضوع محوری داشت.یکی کم کردن حوزه نفوذ شرکت نفت انگلیس بر چاه های نفت و دیگری در نظر گرفتن 4 شیلینگ در تن عایدی برای دولت ایران.موضوع اول اقدامی مناسب و پذیرش بود. اما درآمدهای ایران با فرمول جدید در سال های بعد رو به کاهش گذاشت.
به هرحال کمبود درآمد رضاشاه را به این کار واداشت.نیت یابی نمی کنیم. گفت و گوهای رضاشاه با وزرای مالیه و دربار پذیرش کننده این برداشت است.
به راستی شما می فرمایید جنس کار(اقدام)مصدق با رضاشاه ناهماهنگ بود.این طور نیست؟
بله. مسئله مصدق مسئله سیاسی است. او به دنبال کوتاه کردن دست دولت انگلستان از حوزه سیاست و
اقتصاد در ایران بود. رضاشاه به دنبال افزایش درآمد بود. نه برای سود شخصی، بلکه برای پیگیری برنامه گسترش عمرانی که در سر داشت. مثلا در همین زمان حقوق گمرکات قفقاز و بوشهر را نیز افزایش داد.باز یادآوری می کنم نه برای اهداف شخصی. بلکه برای بنیان مثلا خط آهن و دانشسرا و غیره. اما هدف مصدق گسترش عمرانی و افزایش درآمد دولت نبود. خواسته مصدق گرفتن خودکفایی از چیرگی انگلستان بر صحنه سیاسی و اقتصادی ایران بود و یکی از کارهای ارزشمند این چیرگی، کنترل نفت ایران به دست انگلیس بود.
آقای زیباکلام در همین مصاحبه می گویند نهضت ملی کردن نفت به رهبری مصدق شوند به تولید و انباشت سرمایه اجتماعی نشد. شما با این دیدگاه موافق هستید؟
آقای زیباکلام به روز گفتگو می کنند. از دیدگاه معرفت امروزین خود به قضیه نگاه می کنند. شاید اگر ایشان روح زمان دهه 30 را می شناخت نظری متفاوت داشت. اما ایشان از دیدگاه طبقه خود به ماجرا نگاه می کند و نیز برحسب معرفت امروزین آن جریان را بازشناسی می کند.
یعنی شما باورمند هستید جریان ملی کردن سبب تولید و انباشت سرمایه سیاسی و اجتماعی در ایران شد؟
بله. رویکرد من در وهله اول به هفته نامه ها، روزنامه ها و کلا رسانه های همان زمان است. یا مثلا به اشعار و مکتوبات و شعارهای آن زمان. به سادگی می توان به فهرست شعرایی که برای مصدق سرودند و به زندان رفتند نگاهی کرد. یا سیاستمدارانی که برای مصدق خطابه ایراد کردند و هزینه دادند. بهتر از آن قصه هایی که مردم ایران از مصدق ساختند به خوبی روان زمانه ایران و جایگاه مصدق نزد این مردم را نشان می دهد.
Ещё видео!