ساقيا سايه ابر است و بهار و لب جوي
من نگويم چه کن ار اهل دلي خود تو بگوي
بوي يک رنگي از اين نقش نمي آيد خيز
دلق آلوده صوفي به مي ناب بشوي
سفله طبع است جهان بر کرمش تکيه مکن
اي جهان ديده ثبات قدم از سفله مجوي
دو نصيحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عيش درآ و به ره عيب مپوي
شکر آن را که دگربار رسيدي به بهار
بيخ نيکي بنشان و ره تحقيق بجوي
روي جانان طلبي آينه را قابل ساز
ور نه هرگز گل و نسرين ندمد ز آهن و روي
گوش بگشاي که بلبل به فغان مي گويد
خواجه تقصير مفرما گل توفيق ببوي
گفتي از حافظ ما بوي ريا مي آيد
آفرين بر نفست باد که خوش بردي بوي
تفسیر اول فال
ایام کامیابی فرا رسیده و دور گردون به کام شما می چرخد، قدر فرصت های پیش رو را بدانید. لطف و رحمت خداوند شامل حالتان می شود و لذت و شادی در زندگی تان جریان می یابد.
مراقب باشید که در دوران خوشی و سرور دچار غرور و خودبینی نشوید که شادی ها ماندگار و جاودان نخواهد ماند. از این فرصت برای ساختن آینده بهتر استفاده کنید.
تفسیر دوم فال
به تازگی همه چیز بر وفق مراد تو شده و اوضاع برای بهره گرفتن و خوشی فراهم است، پس تا میتوانی قدر لحظات زندگیات را بدان. درهای رحمت خداوند به سویت باز شده است؛ ولی مراقب باش دل به دنیا مبندی و کبر و غرور باعث نشود که غافل شوی زیرا خوشی نیز ماندگار نیست. دو توصیه حافظ برای خوشبخت شدن یکی سپری کردن ایام به خوشی و سخت نگرفتن زندگی و دیگری عیبجویی نکردن از دیگران است. لحظات و دقایق عمر در حال گذر هستند بنابراین از این روزها برای فرداهای بهتر استفاده کن. ریاکار بودن هرگز باعث نجات و خوشبختی کسی نشده است، دروغ را کنار بگذار و یکرنگی و صفا پیشه کن تا به خواسته دل خود برسی.
غزل شماره ۴۸۵ حافظ خطاب به تورانشاه وزیر است و به منظور حفظ ادب و نزاکت و پرهیز از عواقب خشم و غضب، طرف سخن خود را ساقی قلمداد کرده است و به او میگوید در این فصل بهار که آب و هوا خوش و دلکش است و در مکان دلخواه یعنی لب جوی آب به سر میبری، من نمیگویم و خودت اگر اهل دلی کار درست را انجام بده و برایمان شراب ناب بیاور
Ещё видео!