شوهرم قبل از انقلاب ۵۷ عضو ارتش جاویدان شاه بود ... خواهر شوهرم به شدت حسود بود و با دعا و جادو زندگی مون رو بهم میریخت تا اینکه....
این سرگذشت واقعی است شما هم میتوانید داستان های زندگی خودتون رو به آیدی تلگرام ما ارسال کنید تا دوستان عزیز مون از شنیدنش لذت ببرندt.me/RaviGheseha
این داستان بسیار جذاب و شنیدنی است لطفاً ویدیو رو تا آخر ببینید و نظر خودتون رو برامون کامنت کنین از همراهی شما سپاسگزارم❤️❤️
🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️
دوستان عزیز و همراهانش گرامی سلام
به کانال «راوی قصهها» خوش آمدید
ما در این کانال یوتیوب هر هفته با هم چند داستان زیبا از بهترین سرگذشت های واقعی را خواهیم شنید
=========
برای عضویت در کانال روی لینک زیر کلیک کنید وزنگوله رو هم فعال کنید👍لایک و کامنت یادتون نره😍
[ Ссылка ]
=========
[ Ссылка ]
[ Ссылка ]
[ Ссылка ]
=========
#داستان
#پادکست
#داستان_واقعی
#پادکست_صوتی
#پادکست_فارسی
#رمان
#رمان_فارسی
#رمان_ایرانی
#رمان_صوتی
#رمان_فارسی
==========
داستان
داستان واقعی
رمان
رمان واقعی
رمان صوتی
داستان واقعی
پادکست
پادکست صوتی
پادکست واقعی
سرگذشت
سرگذشت واقعی زنان
راوی قصه ها
سرگذشت عطیه 🏵️ قبل از انقلاب ۵۷ 🏵️ داستان واقعی _پارت اول
Теги
خواهر شوهرارتش جاویدانارتشانقلابانقلاب ۵۷عروسجادوجادوگردعانویسدعازندگیبدجنسرمان صوتیرمان تاریخیرمان واقعیسرگذشتپادکست واقعیسرنوشت زنانرمانسرگذشت واقعیداستانپندو اندرزحکایتهای_آموزندهراوی قصههاحکایتهای_فارسیشهر قصهداستانهای عامیانه فارسیداستان بزرگسالانکتاب صوتیداستانهای عبرت آموزداستانهای تلخداستانهای عاشقانهسرگذشت زنانپادکست فارسیپادکستداستان های قدیمیداستان های واقعی و قدیمیمادرشوهردرخت گردواسبتهران قدیم
