تو این کتاب، بیژن نجدی از مرگ مینویسه، از جنازهای که رؤیای فرزند نداشتهٔ طاهر و ملیحهس، از مرتضی مینویسه که به جرم کشتن یک قو از زادگاهش طرد میشه، از روزهایی مینویسه که نمیتونیم بفهمیم مردم چه میگن و چه میخوان. تو هر داستان بهشکلی متفاوت مرگ رو توصیف میکنه. گاهی ساده و گاهی پیچیده، اون رو به واقعیت و خیال پیوند میده، حس شاعرانهاش رو به اون اضافه میکنه و شخصیتها رو درگیرش میکنه.
میگن که بیژن نجدی با این اثر و آثار دیگهش، سبکی جدیدی در شاعرانهنویسی به ادبیات داستانی وارد کرده و همین امر باعث شده که موردِتحسین قرار بگیره.
#رمان #کتاب #کتابخوانی #ولاگ #کتابباز #کتاب_خوب_بخوانیم #
Ещё видео!