من عرفان عصمتی شیعی و محبوبان اولی و ذاتی را با گزارههای زیر معرفی میکنم. توجه شود در این کتاب، هرجا از محبوبان سخن میگویم، محبوبان اولی و ذاتی را منظور دارم و دو گروه دیگر از محبوبان، یعنی محبوبان وصفی و فعلی، موضوع اصلی این کتاب نیست و هرجا نامی از آنان آورده شود، قرینهای تعیینکننده بر رتبهٔ آنان خواهم آورد.
۴ ـ موضوع عرفان حقتعالی و اسما و صفات الهی و مظاهر اوست. غایت عرفان وصول به حقتعالی است. فاعل عرفان نیز حقتعالی میباشد. بنابراین موضوع و غایت و مسیر در عرفان یکی است، برخلاف علوم دیگر که در این امور باید تفاوت داشته باشد. در عرفان جز حقتعالی نیست. عرفان از حقتعالی میگوید که امری شخصی و جزیی است. بلندای عرفان محبوبی نهتنها مقام اسمای الهی، بلکه ذات حقتعالی است. محبوبان حق، شناخت «ذات» را پی میگیرند و وصول به شخص حضرتش را در تیررس خود قرار میدهند.
۵ ـ عرفان محبوبی مفهوم نمیدهد، بلکه مصداق را عطا میکند. عرفان محبوبی، بلندای معرفت و حکمت و باریافتن به مقام روح است؛ مقامی که اوج توحید است یعنی خراب شدن از خود. مرتبهٔ بسیار سنگینی که فقط حق در جان محبوبی میماند و بس. حقتعالی هم ظاهر است و آشکار و هم باطن است و پنهان. او در ظهور پنهان است و آنگاه که باطن است و پنهان، ظهور در او متلاشی و فانی است.
۶ ـ محبوبان به عنایت پیشین و به جذبهای وصول یافتهاند. آنان معرفتی اعطایی و موهبتی و خاص دارند و نیازمند آموزش و تعلیم و مدرسه و استاد نیستند و در ازل، خداوند آنان را بیواسطه تعلیم داده و به یک غمزه و جذبه، بر حقتعالی و تمامی پدیدههای او شناسا گردیده و از مدرسه و تعلیم برای ابد بینیاز شده و در فروهشت ناسوتی خود، به محض زادهشدن، نخست با توجهی به خداوند، تمامی دانش موهبتی خود را باز مییابند. آنان حق را همانگونه که هست و هر چیزی را به حقیقت خود مشاهده میکنند. محبوبان، معرفت را نقد دارند و از همان ابتدا نهایات را رؤیت میکنند و آن را دارند. محبوبان ذاتی در طفولیت و دیگر محبوبان تا اوان نوجوانی خویش هرچه بخواهند بشوند، به آنها نشان داده میشود.برگرفته از کتاب علوم و نظرگاه های شاخص اثر آیت الله محمد رضا نکونام
آیت الله محمد رضا نکونام نویسنده بیش از هشتصد اثر علمی نوپدید
Ещё видео!