نمونه دوم – روز ۲۳ آبان دو روز بعد از شهادت مجاهد خلق اصغر مهدیزاده در دادگاه، انجمن نجاست وزارت اطلاعات مرکز آذربایجان شرقی نوشت: «امثال اکبر صمدی و اصغر مهدیزاده، کسانی هستند که طی سالیان در تشکیلات، مغزشوئی شده و در اختیار اهداف رجوی قرار گرفتند، هرگز انسان هائی آزاد نیستند که آزادانه این شهادت در دادگاه را انتخاب کرده باشند و شهادت اجباری امروز آنها یک خیمه شب بازی است که فقط برای چند ساعت نفس کشیدن موجوداتی است که برای تنفس به روی آب آورده شده اند».
روز ۲۴ آبان یک مأمور همدست مصداقی به نام محمد جعفری نوشت: «در دادگاه استکهلم؛ گزارههایِ ناراست آلبانینشان، تا هماکنون نیز جز به نفع حمید نوری و دیگر قاتلین نبوده و تعجبی ندارد که وکلای وی بر آن سوار شدهاند. برای نمونه؛ روایت آقای اصغر مهدیزاده در دادگاه (از سالن اعدام و اینکه شاهد حلقآویزشدن دیگران بوده)، تکرار داستانسرایی مندرج در کتاب ”قتلعام زندانیان سیاسی“ تشکیلات مربوطه است که دیگران (ازجمله محمدرضا جوشقانی و…) سرهم بندی کردهاند و در سالیان گذشته، بارها و بارها به اشکال گوناگون مصرف شدهاست».
وکیل دژخیم روز ۲۷ آبان در دادگاه گفت: «ما کتابهای ایرج مصداقی رو هم نگاه کردیم و تو کتابش تمشک های ناآرام بطور بسیار قوی این داستان را زیر علامت سوال برده و گفته که این داستان اصلاً یک فانتزیه واسه خودش ساخته و پرداخته …».
اینها در حالی است که در کتاب قتل عام سازمان مجاهدین که در سال ۱۳۷۸ منتشر شده و در مصاحبه محمود رویایی با سیمای مقاومت در سال ۱۳۷۹ و در کتابهای خاطرات حسین فارسی و محمود رویایی که در دهه ۸۰ منتشر شده؛ نقش حمید نوری در بردن افراد به نزد هیأت مرگ، خواندن اسامی زندانیان و به صف کردن آنها برای بردن به حسینیه (سالن مرگ)، بردن افراد به سالن مرگ به تفصیل توضیح داده شده است. این همان چهار سندی است که در اثبات مجرمیت نوری نقش تعیین کننده دارد و دادستان هم بارها به آنها استناد کرده است.
چند یادآوری از جمعبندی دادستان
موارد زیر از جمع بندی دادستان در روز ۸ اردیبهشت در رابطه با تعیین تکلیف نهایی پرونده قابل توجه و روشنگر است.
۱-دادستان: «روایات مختلفی در مورد دهم مرداد که هیئت آنجا بوده یا نه. اقوال مختلفی گفته شده: علی ذولفقاری، اصغر مهدیزاده، حسن گلزاری تعریف کردند که آن روز آنها را بردند پیش هیئت. ایرج مصداقی در کتاب میگه که کمیته آن روز تو گوهردشت نبوده، رویایی در کتابش میگه که کمیته آن روز در گوهردشت بود، صرفنظر از اینکه کی چی گفته، علی ذوالفقاری و اصغر مهدی زاده که با هم تو همون فرعی نشسته بودند، قبل از اینکه ببرندشان به سلول انفرادی، وقتی آنها را می بردند پیش هیئت، حمید نوری را می بینند. این حمید نوریه که علی ذوالفقاری را می بره توی اتاق هیئت. اصغر مهدی زاده میگه که حمید نوری بود که من را از سلول انفرادی برد به راهرو مرگ به همراه فرزین نصرتی و مسعود خستو. حسن گلزاری گفته که وقتی من را از بند جهاد بردند به بند مقابل جهاد در ۱۰ مرداد، حمید نوری من را برد آنجا».
دادستان افزود : «من میگویم کاملاً امکانپذیر است که هیئت دهم مرداد در گوهردشت بوده اگر تمام روز نبوده باشه بخشی از قسمت روز را آنجا بوده. این را هم باید ذکر کنیم که در کتاب ایرج اطلاعاتی وجود داره که نوشته نصرتی نهم مرداد اعدام شده و این را هم باید بگیم که ایرج مصداقی خودش نهم مرداد در راهروی مرگ نبوده است».
از این پیشتر مزدور مصداقی بارها گفته بود در دهم مرداد ۶۷ هیأت مرگ در گوهردشت نبوده و هیچ اعدامی صورت نگرفته و (مهم تر اینکه) هر کس چنین چیزی بگوید دروغ میگوید.
۲-دادستان: « اصغر مهدیزاده هم میبرندش داخل حسینیه و بعد می بینه که اجسادی روی زمین افتادند. زندانیایی که روی صندلی وایستادند و طناب دار دور گردنشونه، اصغر مهدیزاده بعداً تعریف کرده که کارکنان زندان ناصریان هم باهاشون بودند و لشکری و حمید نوری هم، بعضیها صندلیها را لگد میزنند که زندانیان به دار آویخته بشوند. وکلای مدافع شدیداً حرفهای اصغر مهدیزاده را زیر سوال بردند [ما، دادستان ها] اذعان میتوانیم بکنیم که در این پرونده ثابت شده که یه جور [زندانیها را] می بردنشون آنجا یه جور اخطار بوده بهشون و ثابت شده که اصغر مهدی زاده چندین مرتبه قبل از اینکه حمید نوری دستگیر بشه تعریف کرده که من را بردند آنجا و دیدم زندانیانی که اعدام شده بودند. بنابراین اطلاعات جدیدی نیست این چیزی که اضافه شده حضور حمید نوری اضافه شده فقط. از اصغر پرسیدند، گفت حمید نوری اینقدر بارز نبود مقامش، در مقام سوم بعد از ناصریان و لشکری من زیاد توجهی نداشتم بهش و قضاوت ما این هستش که میتونه این توجیه منطقی باشه از طرف اصغر».
Ещё видео!