اگر هنگام شنیدن کتاب مایل به خواندن متن هم هستید، زیرنویس اتومات فارسی رو براتون فعال کرده ام.
کتاب ۱۹۸۴ رو سالها پیش خونده بودم اما وقتی در شرایط فعلی کتاب صوتی اون هم با صدای آرمان سلطانزاده در دسترس قرار میگیره دیگه گوش دادن بهش واجب میشه. کتاب ۱۹۸۴ را هر زمان که بخوانید، هر تعداد باری که مطالعهش کنید و در هر موقعیتی که بخونیدش بازهم جذابه و تازگی خاصی داره. اين كتاب تلخ و ترسناكه.... تلخ مثل واقعيت زندگي ما. ولي افسرده كننده نيست .
این کتاب داستان زندگی شخصیست که در دوران زمامداری یک حکومت توتالیتر زندگی میکنه. حکومتی که از خورد و خوراک تا تفریح و ازدواج و رابطه از هر نوعی رو تحت نظارت خودش گرفته و شما هیچ کاری نمیتونید بکنید مگر اون چیزی که حکومت میخواد، حتی فکر کردن. حکومتی که سه شعار اساسی داره، جنگ صلح است، آزادی بردگی است و جهل قدرت است. این فرد در ذهن خودش مخالف این حکومت هست و سعی میکنه به افرادی مثل خودش بپیونده و ..
پس از آنکه مزرعه حیوانات را تقریبا برای 7 بار خواندم،به این مسئله فکر کردم که آیا کتاب دیگری هم وجود دارد که بتواند از آن شوکه و شکاک کننده تر باشد یا خیر
که اکنون فهمیدم جواب این سوال،1984 است
و چه تراژدی آشنایی را در برگ برگ این کتاب احساس کردم...
اورول یه نابغه محض هست . تک تک جمله های کتاباش پر از معنی و روشنگرانه است .. 1984 در واقع زندگیه اورول هست . وینستون چرچیل در آن زمان(۱۹۴۸ که کتاب منتشر شد و دو سال بعد ارول از دنیا رفت) به پزشکش گفته بود که این کتاب را دو بار خوانده است.
نویسنده ای تقریباََ بریتانیائی!، با نامِ مستعارِ "جورج اوروِل"، بِه سالِ 1948 والبته همزمانِ با عصرِ خیزشِ کُمونیسم، رُمانی را به قلم آورد که با جابجایی یِ دو عددِ چهار و هشت، نامَش را 1984 گذاشت، اما این یگانه نمونه از این دست جابجایی ها نبود. بعنوانِ نمونه در متنِ داستان، "مسکو"، این قبله گاهِ کمونیسم به "لندن" وَ "استالین" به "برادر بزرگ" تبدیل شده که البته همین تغییراتِ هجوآمیزِ عناوین، جان مایه یِ داستان شده است. جورج اورول در این کتاب تونسته به خوبی از بالا به جامعه نگاه کنه. و حتا شگفتانگیزتر اینکه تونسته پیشبینی هم بکنه! این
کتاب یک معجون(به معنای واقعی)از تاریخ، جامعه شناسی و روانشناسیه.
شاید یکی از عجیب ترین ویژگی های این کتاب، نزدیک بودنش به شرح حال فعلی ما باشه!
البته نقدهای زیادی به کتاب شده که اکثرا اعتقاد دارن این کتاب محدود به زمان خاصی نیست و در هر عصری از زندگی بشر تطبیق پیدا میکنه!
بهرحال، با خوندن این کتاب متوجه شدم که قدرت واقعی قلم ارول چقدر هست! به معنایِ واقعیِ کلمه، یک نابغه و انسانی انسان شناس می باشد
حسرت می خورم که چرا زودتر نخوندم این کتاب رو، شما هم اگر نخوندین، هر کتابی که دستتون دارن برای دو سه روز بزارین کنار و این رو بخونین.
همین الانشم ما 24 ساعته تحت نظریم دورتادورمون پره از دوربین ها میکروفن هایی که مارو میبینند و صدامونو میشنوند تازه این اول ماجراست.
کتاب پیش بینی های هوشمندانه ای درباره اکثر انقلاب ها دارد و شباهتهای عجیبی بین کتاب 1984 و ایران وجود دارد. کتاب تقریبا 30 سال قبل از انقلاب ایران نوشته شده است و تا اندازه جالبی بر تئوری انقلاب ایران منطبق می باشد.
یه جایی از کتاب، اورول گفته : هیچ کس ممکن نیست احساس کند که شرایط کنونی غیر قابل تحمل است، مگر آن که در حافظه اش خاطراتی از دورانی داشته باشد که وضع این گونه نبوده است !!!! یه جایی میگه:
“بهترین کتاب ها آن هایی هستند که، به آدم چیزی را می گویند که خودش از قبل می دانسته.”
و این کتاب دقیقا یکی از همین بهترین کتاب ها بود.
کتابی برای تمام اعصار و تمام کشورهای دنیا. پیشنهاد میکنم این روزا حتما بخونیدش، و هر چند سال یک بار برگردید سراغش. بهتون توصيه ميكنم اين كتابو بخونيد و همزمان كه ترس و خفقان وجودتونو فراگرفته از قلم و هنر اورول لذت ببرين. دنیای ترسناک امروزه ی ما که سال ها پیش جورج اورول در موردش نوشته بود.
در یادداشت های روزانه ی داستایفسکی مورخه 1877 به متنی بر می خوریم که به احتمال زیاد الهام بخش قسمت مهمی از کتاب 1984 اورول بوده است. جنگ صلح است.
کافکا یه جمله داره که میگه :
آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند.
اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان و بیدارمان نکند، پس چرا میخوانیمش؟
Ещё видео!